در زمستان 2020، در حالی که کووید-19 تازه شروع به خزیدن راه خود در سراسر جهان کرده بود، این حس قابل لمس در ایالات متحده وجود داشت که فاجعه کاملی که COVID-19 با بیش از یک میلیون آمریکایی کشته شده در آن باقی مانده است، وجود داشت. پس از آن (و شمارش)، به سادگی اتفاق نمی افتد. مطمئناً، صفحات اول روزنامهها مقامات چینی را با لباسهای سفید سفید نشان میدادند که کیفهای بدن را حمل میکردند، اما ما قبلاً چنین تصاویری را در مورد سارس دیده بودیم. آنفولانزای خوکی در مورد هیچ چیز غوغا می کرد، و ما همیشه در مورد نوعی آنفولانزای پرندگان می شنویم که هرگز پرواز نمی کند. برای بسیاری، مصیبت های بی پایانی که برای همیشه در اخبار خوانده بودیم، در واقع هرگز از صفحه نمایش ما بیرون نیامدند و گلویمان را نگرفتند. اما چند ماه بعد، گویی یک سوئیچ اصلی در مرکز زمین به طور ناگهانی ورق خورد، ما خود را در دنیای کاملاً جدیدی دیدیم. سال ها بعد، ما هرگز مثل قبل نبودیم.
امروز ما با نوع جدیدی از طاعون روبرو هستیم، طاعونی که ذهن ما را بیشتر از بدن ما تهدید می کند. ChatGPT، ربات چت هوش مصنوعی که می تواند مقالاتی در سطح دانشگاه بنویسد، در حال گسترش است. مجله نیویورک تایمز گزارش می دهد که هشتگ #chatgpt بیش از نیم میلیارد بازدید در TikTok داشته است. یک مدرس در دانشگاه استرالیا متوجه شد که یک پنجم دانشجویان او قبلاً از ChatGPT در امتحانات خود استفاده کرده بودند. طبق گزارشها، تعداد زیادی از دانشجویان دانشگاه استنفورد، تنها چند هفته پس از انتشار از آن در امتحانات نهایی پاییز 2022 استفاده کردند. یک توده بحرانی، یک رویداد superspreader، به وضوح در حال شکل گیری است. با این حال، مانند روزهای اولیه کووید، بیشتر مربیان هنوز به طور کامل واقعیت تلخ سونامی را که در شرف ضربه زدن به سیستم آموزشی است، درک نکرده اند. در حالی که بیش از یک ماه است که سرفصلهای هشدار دهنده در مورد ChatGPT چرخه اخبار را به صورت روزانه پر کرده است، بیشتر مربیان هنوز مستقیماً مستقیماً بار این احساس ویروسی را احساس نکردهاند.
آنچه زمستان 2020 برای Covid بود، زمستان 2023 برای ChatGPT است. این روزها مانند روزهای اولیه است که فکر میکردیم میتوانیم با استفاده از مواد ضدعفونیکننده دست و دستمال توالت فراوان، از یک بیماری همهگیر جلوگیری کنیم. میدانیم که احتمالاً فاجعهای در حال رخ دادن بر روی سواحل ما است، اما هنوز سرمان در شن است. ما فکر می کنیم این نمی شود واقعا ما را تحت تأثیر قرار دهد، تا بتوانیم از ایجاد هرگونه تغییر عمده در روشی که همیشه انجام داده ایم اجتناب کنیم. اما به زودی اولین محصول ارزیابی ها بازخواهد گشت و مربیان متوجه تغییر خواهند شد، که هر هفته بیشتر می شود. با نگرانی از اینکه ممکن است اولین موارد GPT در کلاس درس آنها ظاهر شود، تکالیف خود را به یکی از آشکارسازهای جدید GPT که به صورت آنلاین ظاهر شده است متصل می کنند. در کمال تعجب آنها متوجه می شوند که تست GPT کلاس آنها مثبت بوده است.
در این روزهای اولیه گسترش GPT، ما تا حد زیادی در برابر این تهدید جدید برای هوش انسانی و یکپارچگی تحصیلی بی دفاع هستیم. بازگشت به تکالیف دستنویس و شفاهی در کلاس – یک پاسخ قفل کردن – ممکن است تنها راهحل مؤثر فوری باشد زیرا منتظر به وجود آمدن محافظتهای قویتر هستیم. اما ما اطمینان داریم که آنها در راه هستند. مانند کووید، راهحلهای پیشرفتکننده برای محافظت در برابر GPT با سرعت سرسامآوری در حال توسعه هستند. چندین آشکارساز GPT در حال حاضر به صورت بتا در دسترس هستند: ما COVID صفر داشتیم و اکنون GPTZero داریم. Turnitin، شرکت اصلی که توسط کالجها برای شناسایی سرقت ادبی در ارسالهای دانشجویان آنلاین استفاده میشود، قصد دارد به زودی آشکارساز GPT خود را در نرمافزار خود گنجانده باشد.
اما مانند آن روزهای شکوه کوتاه زمانی که دوز دوم خود را از شاتهای فایزر و مدرنا دریافت کردیم، آهی کاذب میکشیم که رویای بد سرانجام به پایان رسیده است، نرخ کارایی این آشکارسازهای GPT ممکن است به زودی به عنوان جهش قویتر GPT کاهش یابد. ویروس درست در گوشه و کنار ظاهر می شود: GPT-4 – دلتای GPT. و بنابراین آشکارسازهای GPT برای محافظت در برابر GPT-4 و الفبای انواع GPT به روز می شوند، اما ممکن است کارایی ضعیف تر شود و جهش ها همچنان رخ دهند. برخلاف COVID، انواع جدید GPT همچنان قوی تر می شوند، حتی به صورت تصاعدی.
دیر یا زود، پس از اینکه GPT موجی پس از موجی از اشکال جدید و قدرتمندتر در سراسر جهان شسته شد، ما یاد خواهیم گرفت که با این طاعون دیجیتال زندگی کنیم، درست همانطور که یاد می گیریم با آن ویروس فیزیکی زندگی کنیم که زندگی ما را مختل کرده است. اما ما یاد می گیریم که با کووید زندگی کنیم زیرا تسلط خاصی بر آن پیدا کرده ایم. از سوی دیگر، یادگیری زندگی با GPT ممکن است معنای متفاوتی داشته باشد. به جای تسلط بر ویروس، ممکن است بر ما تسلط پیدا کند.
امروز دانشآموزان ما تا حد زیادی از کابوس کووید زوم برگشتهاند و بار دیگر به صورت شخصی با یکدیگر تعامل دارند. اما آیا ما هرگز از GPT باز خواهیم گشت؟ آیا ما در کلاس های درس خود در برابر این طاعون جدید مقاومت خواهیم کرد، یا به سادگی دست هایمان را به دلیل شکست بالا می اندازیم، اربابان هوش مصنوعی خود را در آغوش می گیریم و با آن توانایی خود را برای نوشتن، خلق کردن و تفکر انتقادی برای خودمان از بین می بریم؟ آیا یادگیری زندگی با GPT به معنای تسلیم شدن است؟ فقط یک چیز مطمئن است: مانند COVID، GPT نیز از بین نمی رود.
بنابراین، اکنون که ChatGPT بر روی بدنه دانشجویی رها شده است، چه باید بکنیم؟ به جای تسلیم شدن در برابر ناامیدی، مجموعه ای از پیشنهادات ملموس را در زیر ارائه می کنم:
- اگر قبلاً این کار را نکردهاید، ChatGPT را برای خودتان امتحان کنید. این رایگان است (اگرچه در حال حاضر نسبتاً گرفتار شده است). سوالات امتحانی خود را در خانه وصل کنید. درخواست های نوشتن خود را وصل کنید. با آن کار کنید مانند یک ویرایشگر به جای پذیرش ساده اولین پاسخی که تولید می کند. اگر هنوز این کار را انجام نداده اید، احتمالاً قدرت این هوش مصنوعی را به طور کامل درک نکرده اید. شما باید خودتان آن را ببینید تا متوجه شوید که ما با چه چیزی روبرو هستیم. سپس باید متوجه شوید که این تنها آغاز راه است و مدلهای زبان هوش مصنوعی به طور تصاعدی رشد خواهند کرد.
- دانشگاه ها باید فورا یک کارگروه هوش مصنوعی تعیین کنند، به طور ایده آل در سطح هر کالج یا احتمالاً هر بخش. در حالی که بسیاری از دانشگاهها شروع به بحث در مورد چگونگی مدیریت انقلاب هوش مصنوعی کردهاند، این گفتگو نمیتواند یک مکالمه یکباره باشد، بلکه باید گفتوگوی مداوم باشد، زیرا چشمانداز هوش مصنوعی دائماً در حال تغییر خواهد بود.
- روی کلاس درس و تعاملات انسانی تمرکز بیشتری داشته باشید. مهارتهای ارتباطی و مهارتهای گفتوگوی سازنده احتمالاً برای آینده بشریت مهمتر از مهارتهایی هستند که امروزه دانشآموزان یاد میگیرند و به زودی به طور خودکار از بین خواهند رفت. من شخصاً پیشنهاد میکنم تمام فناوریها را در کلاس درس خود ممنوع کنید (به استثنای استثنائات موجه) به منظور تسهیل یک محیط آموزشی غنی از روابط.
- ادغام یا ترکیب مجدد تکالیف در کلاس، تکالیف دست نویس و احتمالاً شفاهی.
- ساخت آزمایشگاه های کامپیوتری با اینترنت غیرفعال در محوطه دانشگاه بنابراین مربیان می توانند مقالات و امتحانات کتبی در کلاس را بدون تکیه بر تکالیف دست نویسی که اغلب خواندن آنها برای مربیان سخت و نوشتن آنها برای دانش آموزان دشوار است، ترکیب کنند. خرید این رایانه ها می تواند بسیار ارزان باشد، زیرا تنها چیزی که آنها نیاز دارند پردازش کلمه است، بنابراین این هزینه زیادی ندارد.
- دوره های جدیدی را ایجاد کنید که به طور خاص برای کار با GPT و سایر تولیدکنندگان متن هوش مصنوعی طراحی شده اند (به عنوان مثال، تشخیص پزشکی با GPT). دانش آموزان باید با این برنامه ها آشنایی و حتی تخصص داشته باشند، زیرا چنین مهارت هایی احتمالاً در بازار کار مورد تقاضا خواهند بود. گزینه دیگر این است که تکالیف نوشتن یا ویرایش با هوش مصنوعی خاص را به عنوان بخشی از کلاس خود داشته باشید. اما صرفاً اجازه دادن به تولیدکنندگان متن هوش مصنوعی برای تبدیل شدن به یک منبع استاندارد دانشآموزی در هر کلاس یا برای هر تکلیف، در نهایت منجر به برونسپاری ماشینهایی با توانایی تفکر انتقادی یا حتی داشتن دانش اولیه در مورد موضوع مورد نظر میشود. این شکست یکی از کارکردهای اصلی دانشگاه – در ایجاد جامعه ای آگاه با قابلیت تفکر و تفکر انتقادی است.
- پروتکلهای استاندارد دانشگاهی را برای برخورد با کارهای سرقت ادبی الگوریتمی که توسط آشکارسازهای GPT پرچمگذاری میشوند، ایجاد کنید. در حالی که آشکارسازهای GPT به احتمال زیاد از یک گلوله نقره ای دور هستند و در حال حاضر به راحتی می توان آنها را دور زد، هنوز هم احتمالاً سطحی از “محافظت” در برابر GPT را ارائه می دهند. اما برخلاف آشکارسازهای سرقت ادبی فعلی که توسط شرکتهایی مانند Turnitin استفاده میشود، هیچ مدرک محکمی دال بر تقلب وجود نخواهد داشت، زیرا تولیدکنندگان هوش مصنوعی به جای کپی مستقیم اطلاعات از منابع قبلی، کار اصلی را توسعه میدهند. در عوض، “شواهد” سوء رفتار آشکارساز خواهد بود که نشان می دهد کار دانش آموز “احتمالا” به صورت الگوریتمی تولید شده است. جریمه کردن یک دانش آموز به خاطر تقلب، کافکی است زیرا «ماشین به احتمال 98.5 درصد می گوید که شما مقصر هستید». کارهای بیشتری باید انجام شود تا دانش آموز را به خاطر رفتار نادرست تحصیلی مرتبط با هوش مصنوعی به چالش بکشد. با توجه به این نکته، سیاستهای سوء رفتار دانشگاهی دانشگاه باید بهروزرسانی شود تا سوءاستفاده از هوش مصنوعی را در بر بگیرد و مشخص کند که چه چیزی به عنوان سوءاستفاده از هوش مصنوعی محسوب میشود.
حالا جایی که بحران هست، فرصت هست. به عنوان مثال، بحران کووید منجر به تجدید ساختار اجتماعی بزرگ شده و تغییرات نسبتاً انقلابی در اقتصاد و نیروی کار ایجاد کرده است. برخی از این تغییرات برای بهتر و برخی برای بدتر است. به طور مشابه، در حالی که ChatGPT ممکن است به ما فرصتی بدهد تا در نحوه برخورد با تدریس و ارزشیابی تغییرات اساسی ایجاد کنیم، نباید وانمود کنیم که ورود ChatGPT یک بحران بزرگ نیست یا هر یک از ما به عنوان مربی می توانیم از آن اجتناب کنیم. بلکه ما در برهه ای حساس از تاریخ آموزش و پرورش هستیم. نحوه پاسخگویی ما میتواند تأثیر قابل توجهی برای دهههای آینده داشته باشد. من به ما توصیه میکنم که هر کاری که میتوانیم بهعنوان مربی انجام دهیم تا در مواجهه با این تهدید بدیع برای هوش ما، قدرت ذهن انسان را پرورش دهیم.