پرداختن به بدبینی، ترس از ناشناخته
علیرغم (یا شاید به دلیل) پذیرش انبوه ChatGPT در طیفی از حرفهایها، مخالفت با هوش مصنوعی به همان اندازه سریع بوده است. برخی از هوش مصنوعی به عنوان منادی آینده ای دیستوپیایی صحبت می کنند، در حالی که برخی دیگر ترس های عملی تری دارند، مانند اینکه آیا هوش مصنوعی جایگزین مشاغل خاصی می شود یا خیر.
خانم چوآ معتقد است این ترس از ناشناخته طبیعی و قابل درک است، اما همچنین “بسیار نامتناسب با وضعیت فعلی فناوری”.
“امید من این است که از هوش مصنوعی دفاع کنم به این معنا که، بله، از بین نخواهد رفت. لازم نیست یک هنرمند هوش مصنوعی باشید، اما لازم نیست از آن بترسید. باهاش بازی کن. سپس محدودیت های آن و همچنین نقاط قوت خود را خواهید فهمید. این در مورد از بین بردن ترس فلج کننده ای است که با هوش مصنوعی همراه است.
به طور مشابه، دکتر میخائیل فیلیپوف از دانشگاه ملی سنگاپور (NUS) پیشنهاد کرد که این تردید از این واقعیت ناشی می شود که ما چیزی را می بینیم که قرار است جهان را تغییر دهد، اما ما به اندازه کافی در مورد آن نمی دانیم، بنابراین اولین واکنش ما فقط برای مخالفت با آن است».
“به همین دلیل است که فکر می کنم بهترین کاری که ما به عنوان یک جامعه می توانیم انجام دهیم این است که سعی کنیم از ChatGPT استفاده کنیم. پس دیگر ناشناخته نیست.
دکتر فیلیپوف معتقد است که بسیاری از نگرانیهای مربوط به هوش مصنوعی و ChatGPT «خاص فناوری نیست، بلکه مختص انسان است». به عنوان مثال، تعصبات گنجانده شده و منتشر شده توسط مدل ها بر اساس داده های انسان است.
اما او افزود: “سوگیری ها نیز در حال تغییر هستند.” به عبارت دیگر، با تکامل معیارهای اخلاقی و اخلاقی، داده های جمع آوری شده منعکس کننده این تنوع در موقعیت های جامعه است.
او معتقد است همچنین ترس وجودی عمیقتری در مورد افزایش هوش مصنوعی وجود دارد که به هویت افراد در محل کار مربوط میشود.
«برای مدت طولانی، ما موقعیتها و شغلهایمان با هویت خودمان مرتبط بود. ما از طریق شغل خودمان را تعریف می کردیم. و شغل ما، صادقانه بگوییم، بسیار کاربردی، تحلیلی و منطقی است. بسیاری از این وظایف الگوریتمی، تحلیلی و منطقی جایگزین خواهند شد.»
بسیاری از ما این وظایف را دوست نداشتیم، اما چه دوست داشته باشیم، بخشی از هویت ما بود. حالا اگر تمام وظایف من توسط یک ماشین قابل انجام باشد، من باید چه کار کنم؟ چگونه خودم را تعریف کنم؟ این یک چالش ذهنی است، یک چالش فلسفی. نقش کار چیست؟»