با تمام صحبت هایی که اخیراً در مورد ChatGPT مطرح شده است، یک مکالمه وجود دارد که من هنوز ندیده ام و آن این است که “آیا ChatGPT می تواند جایگزین خدمات مشاوره و پشتیبانی از شرکای کانال متوسط شود؟” بیایید این بحث را با خدمات مشاوره شروع کنیم، زیرا این پیچیدهتر از این دو دسته در اکوسیستم شرکا است.
برای اجلاس دیجیتال اکوسیستم شرکا در اینجا ثبت نام کنید مجوز درخواستی برای دیدن همه نوآوری اکوسیستم شرکا مصاحبه هایی که در 20 آوریل 2023 پخش شد.
خدمات مشاوره شرکا: انسان در مقابل. هوش مصنوعی مولد
ابزار چت ربات مولد مبتنی بر هوش مصنوعی مطمئناً می تواند خدمات ارائه شده توسط خدمات مشاوره شرکا را تقویت یا تکمیل کند. با این حال، جایگزینی مستقیم برای آنها نیست، زیرا فاقد قابلیت های خاصی است که مشاوران انسانی دارند. من معتقدم که ChatGPT می تواند شریک را در این عرصه تقویت کند، اما نه جایگزین. در اینجا چند نمونه از آنچه می بینم وجود دارد:
تخصص دامنه: ChatGPT ممکن است مخزن وسیعی از دانش عمومی داشته باشد، اما مشاوران انسانی اغلب در حوزه ها یا صنایع خاصی تخصص دارند و تخصص عمیق و زمینه ای را ارائه می دهند. ChatGPT این تخصص یا دانش را نخواهد داشت، به خصوص که تا کنون بر روی داده هایی که از سال 2021 فراتر نمی روند، آموزش دیده است.
قضاوت انسان: مشاوران می توانند از شهود و تجربه خود برای تصمیم گیری و ارائه مشاوره استفاده کنند، در حالی که ChatGPT صرفاً بر الگوها و اطلاعات به دست آمده از داده های متنی که بر روی آن آموزش دیده است متکی است. در برخی موارد، اگر احساسات از بین برود و از داده ها استفاده شود، این ممکن است در واقع یک مزیت برای طرف ChatGPT باشد. با این حال، آگاهی از موقعیت نمونه دیگری است که در آن مشاوران شرکا می توانند آن کسب و کار را پس بگیرند زیرا می توانند داده ها را با وضعیت واقعی صنعت یا فناوری مرتبط کنند.
حل مسئله: مشاوران می توانند با موقعیت های پیچیده و منحصر به فرد سازگار شوند و رویکرد خود را با نیازهای خاص هر مشتری تنظیم کنند. ChatGPT می تواند اطلاعات و پیشنهاداتی را ارائه دهد، اما به طور کلی فاقد توانایی درک عمیق زمینه و جزئیات هر موقعیت است، بنابراین بر توانایی های حل مسئله آن تأثیر می گذارد.
ایجاد رابطه: مشاوران انسانی میتوانند با مشتریان ارتباط برقرار کرده و اعتماد ایجاد کنند، که میتواند برای موفقیت پروژهها ضروری باشد، زیرا میتوانند آنچه را که گفته نمیشود و نحوه اعمال آن در پروژه را مشخص کنند. از آنجایی که ChatGPT یک مدل هوش مصنوعی است، ابزار فاقد توانایی ایجاد این روابط است.
ارتباط بلادرنگ: مشاوران می توانند در مکالمات بلادرنگ شرکت کنند و پاسخ های خود را بر اساس جریان گفتگو تطبیق دهند. در حالی که ChatGPT میتواند به پرسشهای کاربر پاسخ دهد، ممکن است نتواند به بحثهای پیچیده رسیدگی کند یا متن کامل یک مکالمه را درک کند – حداقل هنوز.
رعایت و ملاحظات قانونی: این یک تصمیم دوگانه است. در حالی که مشاوران انسانی از الزامات قانونی و انطباق که مشاغل باید به آنها پایبند باشند آگاه هستند، آنها همچنان انسان هستند. این به این معنی است که گاهی اوقات ممکن است چیزی را از دست بدهند یا گوشه های آن را برش دهند. ChatGPT ممکن است اطلاعات به روزی در مورد این موارد نداشته باشد، و به عنوان یک مدل هوش مصنوعی، نمی تواند مسئولیت عواقب قانونی را بر عهده بگیرد. با این حال، اگر جدیدترین داده ها برای انطباق تغذیه شود، هر بار از قوانین انطباق پیروی می کند.
اخلاق و مسئولیت پذیری: در حالی که مشاوران انسانی به اخلاق حرفه ای پایبند هستند و می توانند در قبال کار خود پاسخگو باشند، آنها همچنین می توانند قوانین را تغییر دهند. ChatGPT، به عنوان یک مدل هوش مصنوعی، احساس اخلاق یا مسئولیت پذیری ندارد، اما همچنین برای پیروی از قوانین ساخته شده است، بنابراین این مدل در حال حاضر نیز در هوا باقی می ماند.
ChatGPT می تواند ابزار ارزشمندی برای حمایت از مشاوران یا شرکای فناوری با ارائه دسترسی سریع به اطلاعات، خودکار کردن وظایف خاص یا تولید ایده باشد. با این حال، باید آن را یک ابزار مکمل به جای جایگزین در نظر گرفت.
خدمات پشتیبانی شرکای فناوری: انسان در مقابل. هوش مصنوعی مولد
آیا می توان از ChatGPT برای تقویت یا تکمیل خدمات پشتیبانی شرکای فناوری، مانند میزهای کمک، استفاده کرد؟ در حالی که این ممکن است یک مورد استفاده از هوش مصنوعی مولد سادهتر از خدمات مشاوره شرکا باشد، اما احتمالاً هنوز به عنوان یک جایگزین کامل برای عوامل پشتیبانی انسانی واجد شرایط نیست. با این وجود، هنوز مقداری میوه کم ارزش برای شریک وجود دارد، زیرا می تواند از ChatGPT برای افزایش کارمندان خود به روش های زیر استفاده کند:
رسیدگی به سوالات ساده: ChatGPT می تواند در پرداختن به سوالات یا مشکلات رایج و ساده موثر باشد، که می تواند به کاهش حجم کار بر روی عوامل پشتیبانی انسانی کمک کند.
سرعت پاسخگویی: ChatGPT بهعنوان یک مدل هوش مصنوعی، میتواند به سرعت پاسخها و راهحلهایی را برای پرسشهای کاربر ارائه دهد، زمان پاسخگویی و رضایت مشتری را بهبود بخشد و زمان و نیاز کارکنان را برای شرکا کاهش دهد.
دانش محور: ChatGPT می تواند به مخزن وسیعی از دانش عمومی برای کمک به پاسخ دادن به سؤالات دسترسی داشته باشد، که می تواند به ویژه برای عیب یابی یا ارائه راهنمایی های فنی مفید باشد.
همانند بسیاری از راهحلهای با کمک فناوری، تکیه بر ChatGPT برای انجام هر کاری که انسانها انجام میدادند میتواند یک شمشیر دو لبه باشد، بهویژه با وظایف، نیازها، صلاحیتها یا مهارتهای پیچیدهتر، مانند:
مسائل پیچیده: ChatGPT ممکن است برای رسیدگی به مشکلات پیچیده، منحصر به فرد یا زمینه خاص که به تخصص عمیق دامنه یا دانش محصولات، خدمات یا سیستم های خاص نیاز دارد، مبارزه کند.
همدلی و همدلی: عوامل پشتیبانی انسانی قادر به همدلی با مشتریان و ایجاد ارتباط برای ایجاد یک تجربه پشتیبانی شخصی تر هستند. ChatGPT، به عنوان یک مدل هوش مصنوعی، فاقد توانایی نشان دادن همدلی یا ایجاد ارتباطات عاطفی است.
سازگاری در زمان واقعی: کارگزاران پشتیبانی انسانی می توانند سبک و رویکرد ارتباطی خود را بر اساس پاسخ ها یا وضعیت عاطفی مشتری تطبیق دهند. ChatGPT ممکن است نتواند این کار را به خوبی انجام دهد.
تشدید و قضاوت: عوامل پشتیبانی انسانی می توانند تشخیص دهند که چه زمانی یک موضوع باید به سطح بالاتری از پشتیبانی ارتقا یابد یا زمانی که یک راه حل منحصر به فرد مورد نیاز است. ChatGPT ممکن است همیشه تشخیص ندهد که تشدید آن ضروری است.
با وجود این محدودیتها، ChatGPT همچنان میتواند ابزاری مؤثر برای افزایش خدمات پشتیبانی شریک فناوری، بهویژه برای رسیدگی به سؤالات معمول یا خودکارسازی برخی وظایف ساده باشد، اما نباید آن را جایگزین کاملی برای عوامل پشتیبانی انسانی در نظر گرفت. در عوض، می توان از آن به عنوان یک ابزار مکمل برای بهبود کارایی و کمک به ارائه تجربیات پشتیبانی بهتر برای مشتریان استفاده کرد.
افکار نهایی
به عنوان یک مشتری، شرکای خدمات فناوری خود را برای استفاده از ChatGPT برای کاهش هزینههای خود و ارائه خدمات سریعتر و با کیفیت بهتر در نظر بگیرید. به عنوان یک شریک، اضافه کردن ChatGPT را به ترکیب خدمات خود در نظر بگیرید تا نه تنها استرس و تقاضای کارکنان خود را کاهش دهید، بلکه با کاهش ساعات غیرقابل پرداخت و جبران وظایف پرداخت نشده به این ابزار هوش مصنوعی، به طور بالقوه ساعات قابل پرداخت بیشتری را برای کل کارکنان خود فراهم کنید. مثل همیشه، صرف نظر از مدل کسب و کارتان، به یاد داشته باشید – ابتدا شریک شوید!
آیا می خواهید بینش های فنی بیشتری برای مدیران ارشد داشته باشید؟ عضویت در کانال رهبری: