اخیراً تجربه کردم که در یک برنامه تلویزیونی یک شرکت کننده بازنده باید چگونه باشد ضعیف ترین پیوند (اگرچه من هرگز نمایش را تماشا نکرده ام، هیچ ایده ای ندارم که چگونه کار می کند و نمی دانستم هنوز در حال اجراست).
از من خواسته شد تا در کنفرانس مشاوره پذیرش کالج Potomac و Chesapeake جلسه ای در مورد ChatGPT و اینکه چگونه ممکن است بر روند پذیرش کالج تأثیر بگذارد، ترتیب دهم. «جیم جامپ» و «دانش فناوری» معمولاً در یک جمله یافت نمی شوند، اما از من خواسته شد که جلسه را رهبری کنم زیرا با من مصاحبه شده بود. فوربس برای مقاله ای در مورد اینکه آیا هوش مصنوعی مقاله کالج را می کشد یا خیر.
کلید یک جلسه کنفرانس موفق، داشتن پانل های مناسب است، و من خوش شانس بودم که از دیوید ماب، مدیر مشاوره کالج در مدرسه جنگل وودبری خارج از اورنج، ویرجینیا (که قبلا در کالج های دیویدسون و بودوین پذیرش می شد)، و امی موفات استخدام کردم. ، دستیار معاون رئیس جمهور برای پذیرش دانشگاه در دانشگاه تاوسون، خارج از بالتیمور. هر دو در تهیه و ارائه کار فوق العاده ای انجام دادند و چندین بار در طول جلسه به این فکر افتادم که باید بروم بین تماشاچیان بنشینم و خرد آنها را جذب کنم تا از باز کردن دهانم و نشان دادن نادانی ام جلوگیری کنم.
در مورد تهدیدات هوش مصنوعی از جمله ChatGPT بحث ها و گمانه زنی های زیادی وجود داشته است. آیا این یکی از آن اختراعاتی است، مانند ماشین چاپ، ماشین و تلفن همراه که به شیوههای انقلابی تغییر میکند و زندگی ما را آسانتر میکند؟ آیا این نمونه دیگری از تبدیل شدن داستان های علمی تخیلی به واقعیت است یا فصل دیگری در باشگاه مد ماه؟ یا برای تکرار سوالی که در ستون قبلی پرسیده شد، آیا این اولین قدم در انقیاد ما توسط اربابان ماشین باهوش تر و امیدواریم خیرخواه ماست؟
واکنش اولیه من به ChatGPT بر خطرات فرآیند درخواست، به ویژه مقاله دانشجویی متمرکز بود. چگونه می توانیم اعتماد کنیم که یک مقاله توسط دانش آموز نوشته شده است و نه ربات چت، و آیا می توانیم زمانی که نمی توانیم تألیف را تأیید کنیم، به مقاله نیاز داریم؟ من قبلاً راهحلهای پیشنهادی از جمله مقالههای دستنویس و مقالههای آماده شده را دیدهام. من مطمئن هستم که دیوید کلمن و اعضای هیئت کالج او امیدوارند که یکی از پیامدهای ChatGPT بازگرداندن مقاله SAT برای افزایش تعداد تستها باشد. هیچ کدام از اینها مرا هیجان زده نمی کند.
در گردآوری جلسه، تصمیم گرفتیم که میخواهیم نه تنها بر چالشهای ارائهشده توسط فناوری تمرکز کنیم، بلکه همچنین بر فرصتهایی که ممکن است از عهده آن برآید نیز تمرکز کنیم.
اولین مورد از این فرصت ها، توانایی صرفه جویی در وقت کارکنان در کارهای روزمره است. ایمی آزمایش کرد و متوجه شد که ChatGPT می تواند به طور موثر برای نوشتن زبان دیگ بخار برای هر تعدادی از کارها از محتوای بازاریابی گرفته تا شرح شغل و نظرسنجی کارکنان و برنامه ریزی سفر استفاده شود. یکی از کاربردهای جالب این بود که ربات چت چندین راه مودبانه برای پایان دادن به مکالمات تلفنی دشوار ایجاد کند.
ChatGPT با نوشتنی که نیاز به خلاقیت، زمینه یا نکات ظریف دارد، چندان خوب نیست. همچنین نمونههایی از مواردی وجود داشته است که ربات چت با اطمینان و حتی سرسختانه به عنوان چیزهایی واقعی که آشکارا نادرست بودند، ادعا میکرد (این یک نمونه واقعی نیست، اما مطابق با خطوط «جنگ 1812 در سال 1953 اتفاق افتاد»).
از آن خواستم که مقدمه جلسه ما را به سبک این وبلاگ بنویسد. این کار را کرد اما نتوانست شوخ طبعی و شوخ طبعی من را به تصویر بکشد. یا شاید فقدان شوخ طبعی و حس ضعیف شوخ طبعی من را به خوبی نشان داد. من به سابق می چسبم.
در سمت مشاوره کالج، دیو با استفاده از ChatGPT برای ایجاد لیست کالج، از جمله از آن درخواست کرد که 10 کالج مشابه دوک را توصیه کند، اما نه به عنوان انتخابی، آزمایش کرد. سپس از آن خواست تا جدولی با اطلاعات هر کالج تهیه کند، شانس پذیرش هر کالج را تخمین بزند، و سپس از آن خواست تا یک سفر کالج فرضی به چندین مدرسه را برنامه ریزی کند.
او همچنین دریافت که ChatGPT به ویژه در خلاصه کردن چیزها خوب است. او فرصتی را برای دفاتر پذیرش در دانشگاههای بزرگ که درخواستهای زیادی دریافت میکنند، میبیند تا از این ابزار برای تولید خلاصهای بیرحمانه از توصیه نامهها در کمتر از 100 کلمه، با جزئیات، حکایات یا نقل قولها استفاده کنند.
همچنین فرصتی برای رسیدگی به عدالت در فرآیند پذیرش وجود دارد. مشاوران در مدارسی که بارهای مشاوره زیادی دارند ممکن است بتوانند توصیه نامه های قابل توجهی را نسبت به آنچه که در حال حاضر با کمک ChatGPT تولید می کنند (که مانند نوشتن نامه ها توسط هوش مصنوعی نیست) تولید کنند.
نگرانی برای برابری نیز یکی از چالش هاست. آیا دسترسی به ChatGPT، به ویژه با ناپدید شدن نسخه های رایگان، شکاف دیجیتالی را افزایش می دهد و به دانش آموزان و مشاوران بدون دسترسی آسیب می رساند؟
چالش دیگر برای هر دو طرف میز مدیریت تغییر در دفاتر ما است. چگونه میتوانیم فناوری جدید را در کار خود بگنجانیم، و چگونه میتوانیم شکاف بین نسلها و بین کسانی که از ChatGPT استقبال میکنند و کسانی که از آن میترسند یا از آن متنفرند، پر کنیم؟
“پذیرش کالج اخلاقی” همیشه بیشتر به مفاهیم اخلاقی مربوط می شود، و چندین مورد در ChatGPT وجود دارد. موضوع سهام که در بالا مطرح شد در این لیست پیشرو است.
ChatGPT «تقلب» در مقالات دانشگاهی را برای دانشآموزان آسان میکند و این نکته را از دست میدهد که مقاله درباره محصول نهایی نیست، بلکه در مورد فرآیند است. ارزش واقعی مقاله کالج به عنوان وسیله ای برای درون نگری است. یک پادزهر برای تقلب ممکن است برنامه هایی باشد که توسط یک دانشجوی پرینستون و توسط Turnitin.com برای تشخیص استفاده از ChatGPT ایجاد شده است، اما میزان موفقیت آن ها بین 98 تا 99 درصد است. آیا این برای خطر متهم کردن نادرست دانش آموز به تقلب کافی است؟
یکی از پیامدهای پیشبینینشده ChatGPT این است که توانایی خلاصهسازی و حتی رتبهبندی برنامهها ممکن است «پرخوری» برنامهها را تشویق کند، یعنی تلاش برای افزایش برنامهها بدون افزایش کارکنان. در حرفه ای که افراد در حال حاضر لاغر شده اند و فرسودگی کارکنان یک نگرانی فزاینده است، در بهترین حالت بی رحمانه و در بدترین حالت غیراخلاقی خواهد بود.
موضوع اخلاقی نهایی، موضوعی است که در هر فناوری جدید، از جمله مهندسی ژنتیک، یافت می شود. فقط به این دلیل که می توانیم کاری را انجام دهیم، آیا این بدان معناست که باید آن را انجام دهیم؟ تکامل سریع در ChatGPT و فناوری مشابه می تواند به راحتی از توسعه دستورالعمل های استفاده اخلاقی و مناسب پیشی بگیرد. درست در چند هفته گذشته، دفتر سیاست علم و فناوری کاخ سفید طرحی را برای منشور حقوق هوش مصنوعی و اتحادیه اروپا یک چارچوب قانونی برای استفاده از هوش مصنوعی پیشنهاد کرده است. هر دو گام مهمی هستند، زیرا ما چیزهای زیادی در مورد فرصت ها و خطرات مرتبط با هوش مصنوعی نمی دانیم.
دیو میب یک فرصت دیگر را پیشنهاد کرد که ChatGPT در اختیارش قرار داده بود که من در نظر نگرفته بودم. استفاده موفقیتآمیز آن مستلزم پرسشسازی دقیق و عمدی است، و دیو آن را بهعنوان یک حرفه جدید – «مهندس سریع» میبیند.
چندین بار به من متهم شده اند که واقعاً در طرح سؤالات خوب هستم و در ارائه پاسخ ها خوب نیستم. اکنون میدانم که مانند جیمی بافت، خطر شغلی من این بوده است که شغلم در اطراف نیست. مهندس سریع ممکن است شغلی باشد که من تمام عمر منتظرش بودم. مطمئناً از شرکت کننده بازنده بودن می گذرد ضعیف ترین پیوند.