اوایل بهار بیرون از پنجره عکس در باشگاه دانشکده سبز شده بود. من با گروهی از اساتید همکارم ناهار می خوردم و همانطور که این روزها اتفاق می افتد که جمع می کنیم، هوش مصنوعی مولد بحث شد. آیا دانش آموزان شما از آن استفاده می کنند؟ برای جلوگیری از تقلب چه می کنید؟ سرها با ناراحتی تکان میخورد که چایهای سرد را برای راحتی مینوشیدند.
اما بعد، یکی از همکارانم تعجب کرد: آیا او می تواند از هوش مصنوعی برای ایجاد یک نامه مرجع برای یک دانش آموز استفاده کند؟ اعضای هیئت علمی هر سال تعداد زیادی از این موارد را برای پشتیبانی از برنامه های کارآموزی، بورسیه، مشاغل صنعتی، تحصیلات تکمیلی، پست های دانشگاهی می نویسند. همه آنها کم و بیش یکسان هستند، اما به نوعی زمان زیادی را نیز صرف می کنند، و صرفه جویی در مقداری از آن ممکن است خوب باشد. سایر ایده های مشابه به سرعت منتشر شد. شاید ChatGPT بتواند به پیشنهادات کمک مالی کمک کند. یا برنامه های درسی، حتی؟ این ایدهها وحیانی، اما در عین حال رسواکننده به نظر میرسیدند.
جنجال برانگیز است زیرا ما اساتید، مانند همه اساتید در همه جا، در زمستان گرفتار وحشت معلمان در مورد هوش مصنوعی شدیم. هنگامی که ChatGPT در دسامبر گذشته شروع به گسترش در سراسر اینترنت کرد، ترس از تأثیر آن بر حرفه ما دامن زد: مقاله دانشگاه مرده است! این پایان زبان انگلیسی دبیرستان است! دانش آموزان به رایانه ها اجازه می دهند تکالیف خود را انجام دهند! گروه های عملیاتی برای بررسی راه اندازی شدند. برنامه های درسی با هشدارهای یکپارچگی تحصیلی به روز شد. نظرات نوشته شد. و حالا، در کلوپ دانشکده، ما اساتید در فکر این بودیم که چگونه تکالیف خود را خودکار کنیم؟
مدل های زبان بزرگ می توانند در تولید حقایق و دانش دقیق بسیار بد باشند. اما آنها در ایجاد بازخوانی های قابل قبولی از خروجی کاری که شما چندان به آن اهمیت نمی دهید بسیار خوب هستند. اینجاست، جایی که خستگی با مزاحمت روبرو میشود، هوش مصنوعی دانشجویان و اساتید را دور هم جمع میکند.
نامه های مرجع بگیرید ChatGPT نمی تواند توضیح دهد که چرا شما یک فرد خاص را برای یک نقش خاص توصیه می کنید (یا نمی کنید)، اما می تواند یک الگوی دقیق به شما ارائه دهد. استاد دانشگاه تگزاس که با او صحبت کردم از هوش مصنوعی به عنوان نقطه شروع هم برای محتوای سخنرانی و هم برای نوشتن نامه مرجع استفاده می کند. عضو هیئت علمی گزارش داد: «بسیار عمومی است، اما پس از آن حرف میانگین…؟» من نام عضو هیأت علمی را پنهان می کنم تا از این شخص در برابر انتقام وحشتناک محافظت کنم. میانبری مانند این به راحتی می تواند به عنوان اجتناب از کار در نظر گرفته شود، اما با این همه کار برای انجام، شاید چیزی باید ارائه شود. به نظر می رسید ChatGPT زمان نوشتن نامه ها را به نصف کاهش می دهد.
مت هاکولاک، یکی دیگر از دانشگاهیان استفاده کننده از هوش مصنوعی و رئیس خدمات تحقیقاتی پیشرفته در کتابخانههای دانشگاه ویکتوریا، میگوید: «یک راز کثیف آکادمی این است که بیشتر استادان حافظه پنهانی از حروف دارند که به دستههای مختلف تفکیک شدهاند. آنها معمولاً دارای پوشههایی پر از پوشههای عالی، خوب و متوسط هستند که میتوان آنها را در صورت لزوم تنظیم و تغییر کاربری داد. اما Huculak به این فکر کرد که آیا هوش مصنوعی ممکن است به شکستن این زنجیره کمک کند، به خصوص برای دانش آموزان برتر. بنابراین او از ChatGPT خواست که یک نامه مرجع “عالی” بنویسد و سپس به جای استفاده از آن به عنوان یک الگو، با آن به عنوان یک دشمن رفتار کرد. او خروجی ChatGPT را در یک پنجره باز کرد و سعی کرد کاملاً برعکس آنچه می دید بنویسد: یک توصیه نامه ضد فرمول. او به من گفت: «آنچه نوشتم در نهایت به احساس «انسانیترین» و صمیمانهترین نامهای بود که در طول مدت طولانی نوشتهام. این دانشجو برنده بورسیه تحصیلی معتبر در کمبریج شد.
هیچ چیز مانع Huculak از به کارگیری تکنیک مشابه در یکی از حروف فرمولی خود نشد و تلاش کرد تا معکوس آن را تولید کند. اما همانطور که هاکولاک میگوید، داشتن یک ماشین «ژانر را آشکار کند»، به نوعی به او آرامش داد تا با مواد بازی کند. همچنین او را از وحشت صفحه خالی شکست.
استفانی کین، که در دانشگاه جورج میسون تدریس می کند، نیز به من گفت که ChatGPT دشواری ایجاد چیزی از هیچ را بالا می برد. هنگامی که او شروع به توسعه یک برنامه درسی برای یک کلاس جدید کرد، از ChatGPT خواست تا ایده هایی را ایجاد کند، “مثل یک اردک لاستیکی که پاسخ می دهد.” کین به سرعت متوجه شد که نمی توان به ChatGPT برای پیشنهاد خواندن مطالبی که در واقع وجود دارند اعتماد کرد، اما می تواند موضوعات یا مفاهیم را پیشنهاد کند. کین همچنین در رسانه های اجتماعی از همکارانش پرسید، همانطور که اساتید تمایل دارند انجام دهند، اما این کار همکارانش را سنگین می کند. من فکر می کنم که ChatGPT بهتر بود، صادقانه. قضاوت نمیکند، بنابراین میتوانم هر سؤالی را که میخواهم بپرسم بدون اینکه نگران به نظر رسیدن احمقانه یا ناآماده باشم.»
هوکولاک و کین امیدوار بودند که بر شرافتها غلبه کنند، اما هنک بلومنتال، تهیهکننده فیلم که هم در صنعت و هم در دانشگاه کار کرده است، به ChatGPT نگاه کرد تا بینش بیشتری در مورد کلیشه به دست آورد. بلومنتال که برای مشاغل آکادمیک در منطقه خود جابجا شده بود، به این فکر کرد که آیا بیانیه موقعیت مورد نیاز او در مورد تنوع، برابری، و شمولیت ممکن است برای سلیقه آنها خیلی غیرعادی باشد. او به من گفت: «بیانیه تنوع فعلی من درباره همه فیلمهایی است که تولید کردم و سیاهپوستان، آسیایی، زن، گروههای مختلف، کارگردانان، بازیگران را استخدام کردم. با این حال، من فکر می کنم مدارس چیز دیگری می خواهند. با توجه به آنچه که ChatGPT می تواند انجام دهد، بلومنتال گفت: “من به دنبال این بودم که ببینم گفتمان مورد انتظار چیست.”
بلومنتال نمیخواهد ChatGPT از طرف او موقعیت تنوع را بگیرد. در عوض، او امیدوار است که بتواند به او کمک کند تا با انتظارات مطابقت داشته باشد. او به من گفت: “من به دنبال تفاوت بین آنچه انجام داده بودم و نسخه های مورد انتظار بودم.” به همین ترتیب، یک استاد دانشگاه آمریکایی که من با او صحبت کردم، استفاده از هوش مصنوعی را برای تولید “معیارهای ارزیابی” رسمی که اکنون باید بخشی از دوره و پروپوزال مدرک باشد، مطرح کرد. پروفسور گفت: «این کار بسیار خوبی به نظر میرسد که شبیه چیزی است که کسی که یک دوره آموزشی را بدون دانستن چیزی در مورد رشته ارزیابی میکند، میخواهد بشنود.» مطالب تولید شده به اندازه کافی خوب بود تا به پیشنهاد واقعی تبدیل شود. (من ناشناس ماندن استاد را اعطا کردم تا پروپوزال ها به دلیل ترکیب متن تولید شده توسط کامپیوتر جریمه نشوند.)
یک تاسف رایج در مورد مدل های زبانی بزرگ معتقد است که با آموزش روی انبوهی از مطالب موجود، آنها نمی توانند اصالت را ارائه دهند. اما یک استاد اغلب متهم به گفتن چیزی واقعاً جدید نمی شود. بیشتر کارهایی که ما در طول روز انجام میدهیم، کارهای اداری است: نوشتن نامه، پردازش فرمها، جمعآوری گزارش. هوش مصنوعی می تواند این کار را رام کند یا حداقل احساس برتری نسبت به آن را ارائه دهد.
این ممکن است برای دانش آموزان نیز صادق باشد. آنها همچنین احساس غرق شدن و کار بیش از حد می کنند: استادان مختلفی که هرکدام نمی دانند دیگران چه خواسته اند، لاغر می شوند. خفه شدن از هزینه های تحصیلی; در مورد چشم انداز آینده خود سردرگم هستند. و با گذار به بزرگسالی آزمایش شده است. دانش آموزان ابتدا برای تجربه کالج به کالج می آیند و دوم برای یادگیری و کسب اعتبار. اعضای هیئت علمی آنها ممکن است تکالیف کلاس را به عنوان کالاهای بدون آلیاژی ببینند که با مداخله یک ربات چت لکه دار می شوند، در حالی که دانش آموزان آنها را منحرف می کنند از کار برای درک اینکه چه کسی هستند. از این نظر، هوش مصنوعی تنها به رفع موانع آزاردهنده کمک میکند، بنابراین همه ما میتوانیم کارهایی را انجام دهیم که واقعاً مهم هستند.