Chat GPT در حال طوفان در توییتر، سرفصل ها و گفتگوهای تجاری است. معروف است که در عرض 5 روز پس از انتشار به 1 میلیون کاربر اول خود رسید. سرمایهگذاری 10 میلیارد دلاری مایکروسافت در OpenAI، توسعهدهنده ChatGPT، تخیل را با امکانات بیپایان موارد استفاده که میتوان با ترکیب عملکرد Chat GPT با برنامههای روزمره فعال کرد که به ما کمک میکنند اسناد را در Word بنویسیم و تجزیه و تحلیل کنیم، صحبتهایمان را منتقل کنیم، روشن میکند. استراتژی ها از طریق پاورپوینت، یا تصمیم گیری بهترین رویکرد برای ساخت مدل ها در اکسل.
بسیاری نگرانند که Chat GPT و AI مانند آن به معنای پایان مشاغل و کل صنایع باشد، مشابه ترس اولیه از تأثیر اینترنت و وب سایت ها. اما نوآوریهای گذشته باعث ایجاد صنایع کاملاً جدیدی شد که از بسیاری جهات مشابه بودند. بازاریابی دیجیتال و سئو به صنایع اصلی تبدیل شده اند که از موج اولیه نوآوری دیجیتال رشد کرده اند. سپس ابزارهایی که به تازگی در دسترس هستند مانند کلان داده، تجزیه و تحلیل و اطلاعات در دستان ما، متخصصان را قادر می سازد تا راه های جدیدی برای ارائه ارزش بیابند، عمدتاً از طریق افزودن زمینه یا تخصص در مورد نحوه استفاده از این ابزارهای جدید. گوگل فرصتی را دید تا «اطلاعات جهان را سازماندهی کند و آن را در دسترس و مفید قرار دهد». Chat GPT با تقطیر این حجم عظیم از اطلاعات، ارائه زمینه به آن و استفاده از آن برای نیازهای ما، این را به سطح بعدی می برد.
بسیاری از پیشرفت ها در کاربرد هوش مصنوعی تاکنون در پس زمینه بوده است. بینایی کامپیوتر برای جمع آوری اطلاعات برای تولید یا شهرهای هوشمند، هدف گذاری تبلیغات بر اساس رفتار کاربر، و بهینه سازی فناوری اطلاعات. Chat GPT ارزش را به روشهایی ارائه میکند که برای مصرفکنندگان واضحتر است، نه فقط توسعهدهندگان بکاند یا متخصصان بازاریابی دیجیتال. اگر اولین انقلاب صنعتی کار فیزیکی را از ماهیچههای انسان و حیوانات جدا کرد، این انقلاب صنعتی مبتنی بر هوش مصنوعی، کار شناختی را از مغز انسانها جدا میکند و به ما این امکان را میدهد که ماشینی این کار را برای ما، و تقریباً رایگان، داشته باشیم. باز هم ما را در کاری که انجام میدهیم بسیار سازندهتر و کارآمدتر میکند. به گفته سام آلتمن، مدیر عامل OpenAI، امروزه هزینههای Chat GPT 10-100 برابر هزینه جستجوی Google است، اما میتوان انتظار داشت که این هزینهها به سرعت کاهش یابد.
از آنجایی که هوش مصنوعی مانند Chat GPT در قابلیت و در دسترس بودن افزایش مییابد، چه راههای ملموسی وجود دارد که Chat GPT و ابزارهای هوش مصنوعی مانند آن باعث ایجاد مشاغل جدید، مشاغل و اقتصاد هوش مصنوعی میشوند؟
- سازندگان: Chat GPT با توانمندسازی مشتریان برای ایجاد محتوای بیشتر و بهتر، اقتصاد سازندگان را قادر میسازد و منجر به تکثیر نوشتار، تصاویر و ویدیوهای جدید و تخصصیتر برای مصرف عمومی میشود.
- اقتصاد شخصی: عوامل اقتصادی مستقل، همانطور که Fetch.AI آنها را می نامد، بر اساس درخواست شما به دنبال تحقق اهداف شما در دنیای دیجیتال یا واقعی هستند. بهترین مدل مو را در قیمت خود پیدا کنید، برنامه سفر بسازید، یک استراتژی سرمایه گذاری یا حراج تعیین کنید، برای خود کالا بخرید یا بفروشید، یا حتی بهترین هدایا را با قیمت توافقی برای شخص منتخب زندگی خود پیدا کنید. آنها می توانند با استفاده از قراردادهای هوشمند برای شما بیابند، بهینه سازی کنند، خرید کنند و بفروشند تا بدون نیاز به واسطه برای شما ارزش اقتصادی ایجاد کنند.
- پایداری: چت رباتهای هوشمند میتوانند با ارائه توصیههای شخصیشده برای محصولات، خدمات و رویکردهای پایدارتر به سبک زندگی یا کارمان به پایداری کمک کنند، بهویژه زمانی که انتخاب خاصی برای بررسی داریم. همچنین میتواند به مربیان محیطزیست کمک کند تا محتوا را جذابتر و مفیدتر کنند و به متخصصان کمک کند تا بفهمند چگونه کسبوکارشان میتواند پایدارتر باشد یا فرصتهای جدیدی در بازارهای پایدار پیدا کند.
- تحصیلات: هوش مصنوعی می تواند به ما کمک کند تا آموزش را برای هر دانش آموز تنظیم کنیم و حتی سرعت یادگیری و ترجیحات آنها را یاد بگیریم تا برنامه درسی برای هر دانش آموز موثرتر باشد و کار درسی به طور مستقل انجام شود و زمان کلاس را برای همکاری و یادگیری پروژه محور باقی بگذارد.
- علوم پایه: محققان اکنون ابزاری دارند که میتواند با یافتن، تقطیر و گزارش اطلاعات علمی پیچیده برای مخاطبانی با سطوح مختلف آشنایی یا پیچیدگی در موضوع، ساعتها در وقت آنها صرفهجویی کند.
- کارآفرینی: کسبوکارهای جدید هماکنون با استفاده از Chat GPT API ایجاد میشوند، و با پر کردن جایگاههای بیشتر یا جایگزینهای مولد تری در بازار، تعداد بیشتری از آنها دنبال خواهند شد. فرصت ها عبارتند از:
- مشاوران می توانند تخصص پرس و جوی چت را مشابه متخصصان سئوی امروزی ارائه دهند، که پرس و جوها را برای دستیابی به نتیجه دلخواه، کدنویسی اولیه و مشاوره نرم افزاری با استفاده از پرس و جوهای هدفمند کد GPT Chat، پشتیبانی فنی خودکار و آموزش های تخصصی مهندسی می کنند.
- بسیاری از فرصتهای آربیتراژ هوش مصنوعی برای کارآفرینانی که عمیقاً نحوه استفاده از Chat GPT را در زمینههایی که میتواند برای مصرفکننده معمولی پیچیده یا ناخوشایند باشد، یا ارزش جدیدی را به روشی هدفمند اضافه میکند، درک میکنند. این می تواند شامل دستکاری سریع تصویر هنری و تصویرگرها برای صحنه های شخصی سازی شده، ماکت ها یا آواتارها، و کپی رایترهای تخصصی هوش مصنوعی برای مقالات، سخنرانی ها، توضیحات محصول، فیلمنامه ها، کارگاه ها، برنامه های جلسات، آموزش ها، کتاب ها و غیره باشد.
- APIها خدمات خودکار هوش مصنوعی را در اختیار شرکتهای بیشتری قرار میدهند و منبع اطلاعات را پنهان میکنند، که ممکن است بخش پشتیبان را نیز کالایی کند. این شامل مدلهای آموزشدیده ویژه و افزونههای پشتیبانی همزمان برای تجسمها و تحلیلهای پیشرفته است.
- دورهها را میتوان با ChatGPT ایجاد کرد و در Udemy و دیگر پلتفرمها فروخت و هر تعداد آموزش مانند آموزش اکسل و پاورپوینت، آموزش مهارتهای رهبری یا حرفهای، آشپزی، کسبوکار جدید و بسیاری آموزشها و آموزشهای دیگر را ارائه کرد.
دموکراتیزه کردن هوش مصنوعی مانند Chat GPT منجر به گسترش استارتاپها، خدمات و محصولات جدید میشود که اقتصاد ما را از دیدگاه مصرفکننده، اما همچنین برای بنیانگذاران، سازندگان، و فروشندگان فراوانتر میکند. ما شاهد رونق در محتوا و خدمات محتوا خواهیم بود، که توسط کارآفرینانی که در اقتصاد جدید هوش مصنوعی غوطه ور هستند، رهبری خواهد شد. این امر علاوه بر ایجاد فرصتهای عظیم، شکاف بین کسانی که از هوش مصنوعی استفاده میکنند و کسانی که این کار را نمیکنند تشدید میکند. ما احتمالاً شاهد رقبای بازیکنان مستقر و هجوم سرمایه گذاری و M&A در این فضا خواهیم بود.
این موضوع تا چه اندازه بر اقتصاد و پیامدهای آن تأثیر خواهد گذاشت، باید دید، اما میتواند به موجی از اخراج و تخریب خلاقانه کسبوکارهای تثبیتشده و رویکردهای تولید محتوا، تحقیقات، خدمات حرفهای و آموزش منجر شود. هر چه بیشتر و بیشتر فعالیت های اقتصادی خودکار می شوند، ممکن است به انقلابی با عظمت مشابه انقلاب صنعتی گذشته نگاه کنیم. سوالی که برای بشریت پیش می آید این است که وقتی از بسیاری از وظایفی که امروز به ذهن خود محول می کنیم و می توان آنها را به یک هوش مصنوعی سپردیم، رهایی یافتیم، چه کاری را با ذهن خود انتخاب خواهیم کرد.
اگرچه ممکن است ترس از اینکه ممکن است با بیکاری انبوه و جایگزینی وظایف انسانی که به ما معنا میدهد، موجه باشد، هوش مصنوعی همچنین میتواند ما را آزاد کند تا تواناییها و اقتصاد خود را تقویت کنیم و زمان و هزینههای مورد نیاز برای تولید محتوا و انجام کسبوکار را به شدت کاهش دهیم. فراوانی بیشتر از همیشه به احتمال زیاد ترکیبی از این دو خواهد بود و با گذشت زمان تثبیت می شود. آنچه واضح است این است که اگر بخواهیم عمداً با اخلاق، هوش و خلاقیت از هوش مصنوعی استفاده کنیم، فرصتی برای ایجاد آینده ای بهتر داریم.
جاستین بین یک مدیر اجرایی فناوری متمرکز بر تاثیر است که با فورچون 500، استارت آپ های سیلیکون ولی و سازمان های غیر انتفاعی برای دستیابی به نتایج سه گانه (افراد، سیاره، سود)، به عنوان یک کارآفرین داخلی، مشاور، مربی و رهبر فکری کار کرده است. . او نویسنده کتاب جدید است چه چیزی می تواند درست پیش برود: طراحی آینده ایده آل ما برای خروج از بحران های مداوم به جهانی پر رونق.