در طول سالها، بسیاری از نویسندگان کمتر جسارت این را داشته اند که لمپن بزنند نیویورک تایمز نویسنده پرفروش و برنده جایزه پولیتزر توماس ال. فریدمن و نثر بی نظیرش. مانند بسیاری از آشپزها که تلاش میکنند کمر شتر را بشکنند، از تمایل او به تصاویر پیچیده و استعارههای مختلط نیشخند زدهاند. سبک سوئیفتی او به عنوان خسته کننده، تکراری و کسل کننده نوشته شده است. تعداد بیشماری از تمرینکنندگان عابر پیاده از فرم اپدیت، اتکای بیوقفه او به حکایتها و مکالمات با گونههای تخیلی و نمکزمینی را به سخره گرفتهاند. همان واژهسازان ارساتز به نحوی از درخشش درخشان شکوفاییها غافل شدهاند، مانند: «دیوارها فرو ریخته بودند و پنجرهها باز شده بودند، و دنیا را بسیار صافتر از همیشه کرده بودند – اما عصر ارتباطات جهانی بینظیر هنوز فرا نرسیده بود.» که به نوعی موفق به ابداع مجدد قوانین مکان و زمان می شوند.
این خط نویس های درجه دو همه نان خود را کره زده اند و اکنون باید در آن دراز بکشند. و هر چند وسوسه انگیز باشد که با تمسخر این مرد بزرگ امتیازهای ارزان به دست آوریم، من به آن نخواهم پیوست. مقاله 21 مارس فریدمن بدون هیچ شکی ثابت می کند که او به مهارتی دست یافته است که هیچ موجود دیگری، خواه انسان باشد. یا ماشین، همیشه می تواند مطابقت داشته باشد. اپوس، یک ریف آزاد جاز گسترده درباره هوش مصنوعی و جادوگر شهر از، در واقع ممکن است بی نقص ترین ستون فریدمن فریدمن باشد که تا کنون نوشته شده است.
این قطعه با عنوان «لحظه پرومتهای ما»، عنوانی که گویی توسط الگوریتمی نوشته شده است برای ایجاد عناوین برای ستونهای فرضی فریدمن، این قطعه اجرای توریستی از امضای نویسنده Big Idea™ است: آن عمیق، انقلابی و مبهم. چیزهای تعریف شده با سرعت فزاینده ای رخ می دهند که نیاز به فراتر رفتن از فرمول های قدیمی دارد – برای عصر ChatGPT. مانند بسیاری از مدخلهای کاتالوگ فریدمن، با ذکر یک گفتگو (در این مورد، با کریگ موندی، مدیر اجرایی مایکروسافت) شروع میشود:
کریگ قبل از شروع نسخه ی نمایشی خود به من هشدار داد: «تو باید بفهمی، این قرار است تغییر کند. همه چيز در مورد نحوه انجام ما همه چيز. من فکر می کنم که این بزرگترین اختراع بشر تا به امروز است. از نظر کیفی متفاوت است – و تحول آفرین خواهد بود.»
پس از صرف چند پاراگراف در شگفتی قابلیتهای ChatGPT، مقالهنویس بیباک ما توضیح میدهد که ما وارد چیزی شدهایم که او آن را «لحظهای پرومته» میداند که بی شباهت به گردباد ابتدایی نیست. جادوگر شهر از. فریدمن می نویسد که این لحظه هم شامل همه چیز می شود و هم وعده می دهد که کاملاً همه چیز را تغییر دهد:
“[It is] یکی از آن لحظات در تاریخ است که ابزارهای جدید، روشهای فکری یا منابع انرژی معرفی میشوند که آنقدر از آنچه قبلاً وجود داشته است، دور میشوند و نمیتوان فقط یک چیز را تغییر داد، بلکه باید همه چیز را تغییر داد. یعنی چگونه خلق میکنید، چگونه رقابت میکنید، چگونه همکاری میکنید، چگونه کار میکنید، چگونه یاد میگیرید، چگونه حکومت میکنید و بله، چگونه تقلب میکنید، مرتکب جنایت میشوید و جنگ میکنید.»
اندکی پس از آن، می آموزیم که گردباد ضرب المثلی که آماده است آفرینش، رقابت، همکاری، کار، یادگیری، حکومت داری، تقلب، جنایت و جنگ را در آینده فرا ببرد، در واقع یک فناوری واحد نیست، بلکه فرآیندی به نام «چرخهی فوقالعاده فناوری» که در عین حال فرآیندهای دیگری را پیش میبرد، مجموع آنها عصر جدیدی را تشکیل میدهند که همچنین (تا حدودی گیجکننده) یک لحظه و یک عصر است:
ما دوران کلیدی پرومته در 600 سال گذشته را می دانیم: اختراع ماشین چاپ، انقلاب علمی، انقلاب کشاورزی همراه با انقلاب صنعتی، انقلاب انرژی هسته ای، محاسبات شخصی و اینترنت و . . . حالا این لحظه فقط این لحظه پرومته توسط یک اختراع منفرد، مانند ماشین چاپ یا موتور بخار، هدایت نمی شود، بلکه بیشتر توسط یک چرخه فوق العاده فناوری هدایت می شود. این توانایی ما برای حس کردن، دیجیتالی کردن، پردازش، یادگیری، اشتراک گذاری و عمل است، همه اینها به طور فزاینده ای با کمک هوش مصنوعی است. این حلقه در همه چیز – از ماشین شما گرفته تا یخچال گرفته تا گوشی هوشمند شما و جت های جنگنده – و باعث رانندگی بیشتر و بیشتر می شود. هر روز فرآیندهای بیشتر به همین دلیل است که من دوران پرومته خود را «عصر شتاب، تقویت و دموکراسیسازی» مینامم. هرگز انسانهای بیشتری به ابزارهای ارزانتری دسترسی نداشتند که قدرت آنها را با سرعتی پیوسته افزایش میدهند – در حالی که به یکباره در زندگی شخصی و کاری افراد بیشتر و بیشتری پخش میشوند. و سریعتر از آن چیزی که بسیاری پیش بینی می کردند اتفاق می افتد.»
پس از انتقال از کانزاس به سرزمینی جدید – یا بهتر است بگوییم لحظه/عصر/عصر – به همان سرعت به موضوع ChatGPT بازگشتیم و مطلع شدیم که این در واقع یک “فناوری متا” است (یک حرکت کلاسیک فریدمن در حال چسباندن تقویت کننده ها به آن است. هر مفهومی) که مانند یک فناوری معمولی است، فقط بهتر است.
قبل از اینکه حتی لحظه ای برای نفس کشیدن فرصت داشته باشیم، نویسنده یک نئولوژیزم دیگر را در گردباد پرتاب می کند: این بار، با این استدلال که عصر پرومتئویی ما در فرافناوری ها مستلزم توسعه آنچه او «ائتلاف های انطباقی پیچیده» می نامد، جایی که «کسب و کار، دولت است. کارآفرینان اجتماعی، مربیان، ابرقدرتهای رقیب و فیلسوفان اخلاق همگی گرد هم میآیند تا تعریف کنند چگونه بهترینها را به دست میآوریم و از بدترینهای هوش مصنوعی محافظت میکنیم.» سپس ستون با عبادت معمولی فریدمانی درباره نیاز به «الگوی حکومتی بسیار متفاوت» پایان مییابد که فراتر از آن است. “سیاست سنتی چپ-راست.”
مثل همیشه، فریدمن نگران شتاب سریع مردم، فناوری و چیزهای دیگر است. اما در حقیقت، او نیازی به نگرانی ندارد. هیچ برنامه کامپیوتری، مهم نیست که چقدر قدرتمند یا پیچیده باشد، هرگز توانایی بینظیر او را در تبدیل اسبهای نئولیبرال غیرقابل نفوذ به نثر، ستون و کتاب تکرار نخواهد کرد.
ممکن است هوش مصنوعی به موتور بخار فناوری های متا تبدیل شود. باشد که آمریکا اوبر شود، اما برای دموکراسی. باشد که ابر به جاده ابریشم جدید تجارت جهانی تبدیل شود. باشد که عربستان سعودی به کشور نوپا رویاهای ما تبدیل شود. باشد که تام فریدمن همیشه با ما باشد، مانند یک اوراکل مدرن دلفی که همه چیز را بیان می کند، و بنابراین هیچ چیز، مانند هیچ کس دیگری هرگز نتوانسته باشد.