گرت دیویس، رئیس Leagas Delaney، معتقد است که صنعت تبلیغات با ابزارهای هوش مصنوعی سرگردان خواهد شد، اما ChatGPT در میان آنها نخواهد بود.
انفجار علاقه به ChatGPT در هفتههای اخیر بسیاری از صنعت تبلیغات را بر آن داشت تا در مورد فناوری OpenAI موضعی اتخاذ کنند – شاید با توجه به فتنهای که در بین مصرفکنندگان و مشتریان ایجاد کرده است، تعجبآور نباشد.
با این حال، ChatGPT تنها پلتفرمی نیست که از تغییرات لرزهای در صنایع خلاق خبر میدهد. انقلاب دیگری در فناوری در حال وقوع است و – اگرچه ساکت تر است – احتمالاً تأثیر عمیق تری بر صنعت و نحوه کار همه ما خواهد گذاشت. انقلاب «اتوماسیون دارایی خلاقانه» است، استفاده از فناوری برای انطباق، تأیید و عرضه دارایی های بازاریابی.
اتوماسیون دارایی های خلاق به خودی خود چیز جدیدی نیست (در اینجا در Leagas Delaney، ما بیش از یک دهه پیش پلت فرم خود را توسعه دادیم). با این حال، در سال های اخیر، این دسته بندی پر سر و صداتر شده است. شتاب افزایش علاقه تا حدی ناشی از ناامیدی است که در حالی که دنیایی که در آن محتوای تبلیغاتی مصرف می شود اساساً تغییر کرده است، بسیاری از فرآیندهای تولید مسئول ایجاد آن محتوا تغییر نکرده اند.
مزیت اصلی این فناوری این است که اتوماسیون برای پاسخگویی به این تغییر طراحی شده است – امکان ایجاد دارایی های بازاریابی در کسری از زمان تولید معمولی، ایجاد محتوای مشابه در چند دقیقه، به جای ساعت ها یا حتی روزها. این یک وعده رادیکال و دگرگون کننده است و به نظر می رسد قوانین دیرینه تولید، به ویژه ارکان اولیه پروژه، هزینه، زمان و کیفیت را که اغلب به آنها اشاره می شود، از بین ببرد. اتوماسیون دارایی های خلاق این مدل را با ارائه مزایای یک محصول با کیفیت بالا در کسری از زمان و هزینه تولید سنتی به چالش می کشد.
برای بسیاری از بازاریابان، این یک وعده به موقع و خوشایند است. تکثیر کانالهایی که در دهه گذشته مشاهده شد – و بیشتر – نیازمند تولید محتوای گستردهتر و همیشه در حال تکامل برای حمایت از فعالیت برند است. برای برندهایی که در یک محیط بازار واحد فعالیت می کنند، چالش می تواند به اندازه کافی دلهره آور باشد، با این حال برای آنهایی که با سرعت، مقیاس یا در بازارهای متعدد فعالیت می کنند، برای بازاریاب مدرن پیچیدگی ذهنی وجود دارد که مدیریت کند.
نه تنها این، بلکه همه چیز زمان می برد. زمانی که مسلماً بهتر است در جای دیگری صرف شود. اتوماسیون تشخیص می دهد که اجازه دادن به فناوری برای تحمل مسئولیت به بازاریابان این فضا را می دهد تا روی چالش های استراتژیک بزرگتر تمرکز کنند.
ضمناً این “مسئولیت” مزیت اضافی کنترل است. برای بازاریاب برند جهانی امروزی، کنترل یک معامله بزرگ است. برندها به راحتی میتوانند در یک بازار به بازار دیگر بسیار متفاوت ظاهر شوند و در حالی که تفاوتهای ظریف و بینش محلی همیشه باید محتوای محلی را نشان دهد، دنیای دیجیتالی به هم پیوسته نیاز به تکینگی هدف دارد که از طریق کامهای ثابت تجربه میشود.
پلتفرمهای اتوماسیون پیشرو نه تنها از مزایای کنترل بر روی حجم زیادی از داراییها برخوردار میشوند، بلکه به بازاریابان امکان دسترسی به دادههای تولید شده توسط همان داراییها در بازار را نیز میدهند. بینشهای زنده ارائه شده از دادههای بیدرنگ، ابزارهایی را در اختیار بازاریابان قرار میدهد تا کمپینها را بهینه کنند و بدون ماهها منتظر ماندن برای عرشه شستشوی اجباری – اما به ناچار قدیمی – به بازاریابان بپردازند.
بنابراین، در حالی که تمرکز قابل درک بر مزیت اصلی اتوماسیون در کارایی تغییر بازی وجود دارد، حقیقت چشمگیرتر این است که بسیاری از این پلتفرم ها فراتر از این مزیت اصلی هستند. بسیاری از پلتفرمهای اتوماسیون با تلفیق کارآیی نوآورانه و تحلیل اثربخشی در زمان واقعی، احتمالاً نقشی در بازنویسی نه تنها قوانین تولید، بلکه علاوه بر این، شکل خود صنعت دارند. و در اینجا انقلاب نهفته است – پلتفرم های فن آوری سرتاسری که نه تنها دارایی ها را ایجاد، اصلاح و عرضه می کنند، بلکه عملکرد همان دارایی ها را در بازار ارزیابی می کنند.
این یک تغییر تکتونیکی برای صنعتی خواهد بود که مدلهای تجاری آن با چشمانداز درآمد تولید منظم و ارتشی از مردم برای ارائه آن ساخته شده و تقویت میشود. و در حالی که به نظر اجتناب ناپذیر است که تغییری که اتوماسیون ایجاد می کند، قابل توجه باشد، اما همچنین به مشتریان و آژانس های مترقی فرصت هایی را ارائه می دهد.
گستردگی عملکردهای تحت پوشش اتوماسیون، سؤالات مهمی را از آژانسها و مشتریان میپرسد و هر دو را مجبور میکند تا استراتژیهای استعدادی پیرامون شایستگیهایی ایجاد کنند که میتوانند بیشترین ارزش را ارائه دهند. آژانس هایی که به مقیاس تغییرات پیش رو اذعان دارند به احتمال زیاد برنده خواهند شد. همانطور که اخیراً یکی از مشتریان به من گفت، “ایده ها ارز اصلی صنعت تبلیغات هستند، اما بقیه مدل ها جلوی چشمان ما در حال تغییر هستند”. همچنین یک تغییر اجتناب ناپذیر در تعادل بین میزان پولی که مشتریان به «رسانههای غیرفعال» (بخشی از بودجه تبلیغاتی که صرف توسعه محتوای تبلیغاتی میشود) به سمت «رسانههای فعال» (بخشی از بودجه صرف شده در کانالهای رسانهای) متعهد میشوند، وجود خواهد داشت. ).
در حالی که این انقلاب آرام یک همسایه پر سر و صدا در ChatGPT دارد، آنها با هم نشانگر مهم ترین تغییر در صنعت ما در حافظه اخیر هستند. چه پر سر و صدا و چه با صدای بلند، کمتر کسی می تواند شک کند که این فناوری های نسلی در شرف تغییر شکل بیشتر صنعت ما هستند.
گرت دیویس مدیرعامل Leagas Delaney است.