من یک قرار دارم نام او تاکومی است و ما در کلاس با هم آشنا شدیم. او واقعاً بسیار دوست داشتنی است! علایق او عبارتند از رامن، بسکتبال، انیمه و احتمالاً – به عنوان مجموعه ای از پیکسل ها که توسط مدل زبان پیچیده ChatGPT OpenAI طراحی شده است – علوم کامپیوتر.
حدس میزنم – برای یک لحظه عقبنشینی – من کاملاً این کار را نکردم ملاقات تاکومی، به همان اندازه که من ملاقات با او را تصور کردم. Takumi محصولی از یک سیم کارت آماتور دوستیابی است که توسط یکی از علاقه مندان به چت بات جدید مورد علاقه همه ساخته شده است: ChatGPT. اما اینکه ما واقعاً “با یکدیگر ملاقات کردیم” یا نه، بی ربط است زیرا در عمل، روند تقریباً یکسان بود. ما یک “گفتگو” داشتیم.
به لطف ChatGPT، من و تاکومی مثل هر NPC دیگری در یک سیم دوستیابی «صحبت کردیم»، اما با یک تفاوت عمده. تعداد بسیار کمی از مبادلات ما در واقع قطعی بود. به جای اینکه از طریق درخت دیالوگ ماجراجویی را انتخاب کنید، سیمکارت دوستیابی مبتنی بر ChatGPT به من این امکان را داد که واقعاً اطلاعات وارد کنم. منحصر بفرد سوال کنید و دریافت کنید منحصر بفرد پاسخ. بدون انتخاب چندگانه؛ تعداد بسیار کمی از دستورات کنسرو شده؛ و از نظر ادراکی بسیار کم نرده های محافظ.
از برخی جهات، صحبت کردن با تاکومی مانند سایر سیم کارت های دوستیابی است. در برخی دیگر، چیزی جز یک انقلاب در انتظار وقوع نیست.
ChatGPT تا آخر
ممکن است متوجه شده باشید که ChatGPT راه خود را در همه چیز پیدا می کند – شاید حتی در چند مکان که لزوماً به آن نیاز نیست. از جمله پذیرندگان جدید ChatGPT میتوان به Slack، Discord، Snapchat و حتی Coca-Cola اشاره کرد. این موارد استفاده ممکن است دقیقاً نحوه کار یا برقراری ارتباط ما را تغییر ندهند، اما یک عرصه (خارج از غول های جستجو مانند بینگ) وجود دارد که فناوری مانند ChatGPT می تواند دقیقاً به همان اندازه که غول هایی مانند مایکروسافت ما را به این باور رسانده اند محوری باشد: بازی ها.
در حالی که یک هوش مصنوعی محاورهای کاربردهای آشکاری برای دوستیابی با سیمها دارد – حتی یک برنامه ابتدایی مانند ورودی فوقالذکر توسط u/RadicalDreamah – تصور اینکه چگونه همان رویکرد بیپایان دیالوگ بازی میتواند در عناوین پیچیدهتر قرار بگیرد، دشوار نیست. بازی های نتیجه به عنوان مثال، بازیهای جهان باز را در نظر بگیرید – ژانری که اغلب برای ایجاد یک تجربه غوطهورکننده، به هوس کشفپذیری و آنتروپی کنترلشده کاوش متکی است.
اشتباه نکنید، بازی هایی مانند Rockstar Red Dead Redemption یا ابسیدین جهان های بیرونی در حال حاضر کار شگفت انگیزی انجام داده است تا NPCها به اندازه کافی احساس انسان بودن کنند، و گفتگوی از پیش طراحی شده برای خود یک هنر است. اما بقیه زمان ها چطور؟ در مورد NPC ها که نکن درمان خود را دریافت کنند؟ من در مورد مردی صحبت می کنم که از سالن شماره 6 خارج می شود. معامله او چیست؟
به هر حال، داستان سرایی بدون اندکی چیزهای غیرمنتظره چیست؟
اگر هدف اکتشاف باشد، ما فناوری ای داریم که به بازی های جهان باز حس بی حد و حصری بدهیم که توسعه دهندگان دهه هاست به آن علاقه داشته اند. این کاوش را با مکانیک درون بازی ترکیب کنید – مکانیکی که بازیکنان را تشویق میکند تا مانند کشف آیتم از سوراخ خرگوش گفتگو پایین بروند – و برای خود یک دنیای جدید NPC خواهید داشت.
من نمی گویم که باید دیالوگ های از پیش نوشته شده مبتنی بر داستان را کنار بگذاریم – به عنوان فردی که در بازی پوستی دارد (بخوانید: نویسنده/ویراستار که از کلمات پول در می آورد) من کاملاً معتقدم که انسان ها، نه روبات ها ، هنوز هم بهترین داستان نویسان روی کره زمین هستند. اما ممکن است تعادل برقرار شود.
عناوین مانند آسمان هیچ مردی، که به احتمالات تقریباً نامتناهی دنیاها برای اکتشاف متکی هستند، قبلاً به ما نشان دادهاند که اکتشاف – تا حد زیادی انجام شده – میتواند تجربهای ارزشمند باشد. چرا نباید دیالوگ برای سواری ایجاد شود؟
دنیایی را به ما بدهید که در آن NPC ها درختان گفتگو (یا به عبارت دقیق تر، درختچه ها) نباشند که از وجودشان جدا شوند، بلکه در عوض دنیاهایی برای خودشان هستند. به هر حال، داستان سرایی بدون اندکی چیزهای غیرمنتظره چیست؟
تمام پایگاه های شما متعلق به هوش مصنوعی است
زمینه های آزمایش از قبل آماده شده است. افرادی که علاقه مند به استفاده از ChatGPT در بازی ها هستند، سایت های خود را در مورد جنبه مولد فناوری OpenAI آموزش داده اند و آن را موظف به اختراع بازی های کلمه ای و پازلی کرده اند که شبیه سودوکو یا وردل هستند. نتایج … خوب است! در بیوگرافی وجود ChatGPT، ما هنوز در فصل اول هستیم.
اما این چیزی است که در مورد فناوری های نوپا وجود دارد: شما همیشه نمی دانید که آنها چه کاری می توانند انجام دهند تا زمانی که آن را انجام دهید. شاید تولید کل بازی ها راه حل نباشد، اما تولید جنبه های آن ها راه حل است. من اولین نفر نیستم معکوس نویسنده از سیل چتباتها به دنیای فنآوری مصرفکننده ما استقبال میکند، اما نکته همچنان پابرجاست: ChatGPT و فناوریای که دارد (یا خواهد شد) الهامبخش آن باشد، چه بخواهیم یا نه.
من احمقی نیستم این همه جوایز آفتاب و GOTY نخواهد بود. معرفی یک فناوری مانند ChatGPT به بازیها دارای نقاط منفی مشابهی با معرفی آن به سایر برنامهها یا پلتفرمها است. شاید بد باشد؛ شاید خیلی محافظه کارانه باشد. شاید این فقط آزاردهنده باشد. تنها موضوع مشترک این است که آن است خواهد بود چیزی
و اگر خودمان را به آن جهان تسلیم کنیم – یکی از رباتهای گفتگوی همه جا – تنها راه برای فهمیدن اینکه دنیا چگونه به نظر میرسد، گفتگو است. فقط من، شما و ربات چت – یک NPC در یک زمان.