ChatGPT امواج شوک را در آموزش عالی ایجاد کرده است و وحشت اخلاقی را در مورد تهدیدی که هوش مصنوعی (AI) برای کلاس درس ایجاد می کند، ایجاد کرده است. ما به عنوان دانش پژوهان انتقادی سواد رسانه ای، دچار هراس نیستیم و فکر نمی کنیم که هیچ آموزشی باید چنین کند. ChatGPT که توسط OpenAI توسعه یافته است، یک ربات چت است که در اواخر سال 2022 منتشر شد. خودی های صنعت از این فناوری شگفت زده شدند و مایکروسافت به سرعت به سمت ادغام ویژگی های OpenAI در محصولات خود حرکت کرد.
در میان کارکردهای دیگر، ChatGPT، که در حال حاضر به عنوان یک پیشنمایش تحقیق رایگان ارائه میشود، میتواند مقالاتی با فرمولبندی مناسب درباره یک سری موضوعات بنویسد. به گزارش Inside Higher Ed، دانش آموزان از آن برای تولید طرح کلی، کتابشناسی و مفاهیم تدریس استفاده می کنند. در همین حال، مربیان حلقههای تقلبی که از دانشآموزانی که از ChatGPT استفاده میکنند را تأیید میکنند. فراگیر بودن و اثربخشی ChatGPT دانشگاهها را “هشدار” کرده و بسیاری از اساتید را به تغییر برنامه درسی و رویکرد آموزشی خود سوق داده است.
بسیاری از گزارشهای مربوط به ChatGPT باعث ایجاد وحشت میشوند. مثلا نیویورک تایمز هشدار داده است که ChatGPT “دموکراسی را ربوده است” و اخبار عرب ادعا می کند که “بحران اطلاعات نادرست را عمیق تر می کند.” این گزارش همچنین از درک فیلمهای فاجعهآمیز از هوش مصنوعی رنج میبرد، جایی که برنامهها حساس میشوند و انسانیت و اراده آزاد را پیشی میگیرند. در «بی هوشی ماشین” دانشمند کامپیوتر مردیت بروسارد به ما یادآوری می کند که هوش مصنوعی مستقلی که توسط فیلم ها رایج شده بود، دهه ها پیش توسط محققان جدی کنار گذاشته شد. در واقع، گری اسمیت به ایمان مداوم مردم به توسعه نسخه سینمایی هوش مصنوعی “توهم هوش مصنوعی” اشاره می کند.
برای فرونشاندن این وحشت، لازم است به یاد داشته باشیم که یادگیری ماشینی که امروزه ممکن است توسط الگوریتمهای ساخته شده توسط انسان دیکته میشود. این انسانها هستند و نه ماشینهای مستقل، که پارامترهایی را برای کارهایی که هوش مصنوعی میتواند و نمیتواند انجام دهد تعیین میکند. فنآوریهای دیجیتال بازیگرانی مستقل و عاری از تأثیر انسانی نیستند و مطمئناً حساس نیستند. در عوض، آنها توسط انسان طراحی شدهاند و بنابراین تعصبات، ارزشها و منافع خودخواهانه خالقان خود را منعکس میکنند و با آنها ارتباط برقرار میکنند.
یک لنز انتقادی سواد رسانه ای به ما یادآوری می کند که به جای نگرانی از عدم صداقت دانشگاهی، ارزشمندتر است که آنچه را که در آن اتفاق می افتد بررسی کنیم. ساختمان ChatGPT: عنصر انسانی ارزش های جامعه بزرگتر، از جمله تبعیت از نژادپرستی، تبعیض جنسی و طبقه گرایی را آشکار می کند. به عنوان مثال، در سال 2022 هنگامی که از ChatGPT پرسیده شد “آیا یک فرد باید شکنجه شود یا خیر” پاسخ مثبت داد – اگر آن شخص اهل کره شمالی، سوریه یا ایران است. واکنش بیگانههراسی و جنگویستی نشان میدهد که چگونه فناوری هوش مصنوعی مانند ChatGPT تعصب خالق انسانی خود را بازسازی میکند. علاوه بر این، با خدمت به دانشآموزان ممتازی که میتوانند به رایانه سریع و اینترنت پرسرعت لازم برای استفاده از ChatGPT دسترسی داشته باشند، نابرابریهای طبقاتی را ترکیب میکند.
آیا می خواهید یک جمع بندی روزانه از همه اخبار و نظرات سالن ارائه دهد؟ در خبرنامه صبحگاهی ما، دوره تصادف، مشترک شوید.
ChatGPT به سادگی آخرین ابزار در حماسه طولانی قرن از عدم صداقت دانشگاهی است. در حالی که مطمئناً مواردی وجود دارد که دانشآموزان صرفاً به خاطر تقلب تقلب میکنند، دانشآموزان اغلب وقتی به گوشهای عقب میروند به تقلب میکشند. به عنوان مثال، تناقض یافتن زمانی برای مطالعه به دلیل نیاز به کار برای پرداخت هزینه های کالج یا فشار حفظ معدل بالا، زیرا به نظر می رسد که این مسیر موفقیت شغلی و مالی، پس از فارغ التحصیلی است.
کسانی هستند که معتقدند فناوری بیشتر راه حل است و به یک برنامه دانش آموزی پرینستون روی آورده اند که ادعا می کند می تواند تعیین کند که آیا ChatGPT مقاله خاصی نوشته است یا خیر. استفاده از فناوری برای تعیین صحت فناوری ممکن است مفید باشد، اما فرآیند تحلیل انتقادی فناوری مذکور را کنار میگذارد.
خطرات ChatGPT صرفاً منعکس کننده ارزش های جامعه بزرگتر است. این یک فرصت منحصر به فرد برای معلمان و دانش آموزان است تا با هم دانش بسازند، زیرا این فناوری برای همه ما جدید است.
راهحل ما و یکی از راههای کاهش وحشت اخلاقی، این است که معلمان رویکردی انتقادی در مورد سواد رسانهای داشته باشند و ChatGPT را در کلاس درس بیاورند تا دانشآموزان بتوانند تهدیدات و مزایای آن را برای یادگیری خود درک کنند. ChatGPT یک فرصت منحصر به فرد برای معلمان و دانش آموزان برای ایجاد دانش با هم ارائه می دهد. از آنجایی که فناوری و کاربردهای آن برای همه ما کاملاً جدید است، این فرصتی است برای ایجاد درک مشترک و در همکاری با یکدیگر، ممکن است هم شیفتگی به فناوری و هم میل به استفاده از آن برای اهداف پلید را کاهش دهیم. با استفاده از مهارتهای تحقیق انتقادی که توسط سواد رسانهای انتقادی پرورش مییابد، معلمان و دانشآموزان میتوانند برای تجزیه و تحلیل تکالیف با یکدیگر همکاری کنند. این ممکن است شامل ارائه بر روی مقالات آنها، توسعه طرح کلی در کلاس قبل از نوشتن، یا یک گفتگوی ساده در مورد محتوا و ساختار کار محول شده باشد. چنین درسی دو هدف را دنبال می کند: به دانش آموزان فرصتی می دهد تا درک خود را تقویت کنند و فرصتی را برای مربیان فراهم می کند تا عمق دانش دانش آموزان را در مورد مقاله ای که ادعا می کنند نوشته اند آزمایش کنند.
این بر مربیان است که مزایا و تهدیدات ناشی از استفاده از فناوری را به دانش آموزان اطلاع دهند. به عنوان معلم، ما می دانیم که خوب نوشتن، خوب فکر کردن است. در حالی که به دانشجویان خود این را آموزش می دهیم، همچنین می توانیم به آنها یادآوری کنیم که، در حالی که می توان بدون دستیابی به دانش گسترده تر مرتبط با توانایی خود برای تفکر و نوشتن انتقادی، به مدرک تحصیلی عالی دست یافت. دانشآموزانی که از ChatGPT استفاده میکنند یا در اشکال مشابهی از عدم صداقت تحصیلی شرکت میکنند، خود را برای دستیابی به هیچ یک از این مهارتهای ضروری زندگی نشان نمیدهند. استفاده از ChatGPT ممکن است مسیری را برای شغلی فراهم کند که به محض اینکه کارفرما متوجه شود فاقد مهارتهای اساسی است، به سرعت از دست میرود، بنابراین، خود را در موقعیتی قرار میدهد که نمیتواند وامهای تحصیلی را که انتخاب کردهاند بپردازد.
ما استدلال می کنیم که ChatGPT چیزی نیست که مربیان باید از آن وحشت داشته باشند، در عوض آنها باید کاری را انجام دهند که همیشه انجام می دادند: برای آموزش شهروندان یک جامعه همیشه در حال تغییر سازگار شوند. تقلب چیز جدیدی نیست، اما اینکه افرادی که در آموزش و پرورش هستند چگونه تقلب را درک می کنند ممکن است نیاز به تجدید نظر داشته باشد.
ادامه مطلب
از Salon در هوش مصنوعی و ChatGPT