امروز ChatGPT تبدیل به یک هیجان در سراسر جهان شده است، اما چه کسی این توپ را تنظیم کرد؟ ملاقات ایلیا سوتسکور، مغز پشت این همه دانشمند مشهور کامپیوتری کانادایی که در نیژنی نووگورود روسیه به دنیا آمد، سال های شکل گیری خود را در اورشلیم گذراند. او در پنج سالگی پدر مهندس خود را در یک نمایشگاه همراهی کرد و بلافاصله شیفته فناوری پیش از او شد.
او پس از مهاجرت به کانادا در سن 16 سالگی، مهارت های برنامه نویسی خود را تقویت کرد و ذهن خود را به ساخت رایانه هایی با قابلیت هایی اختصاص داد که زمانی منحصر به هوش انسان بود. او در نوجوانی در مورد جوهر هستی، آگاهی و ماهیت اسرارآمیز یادگیری می اندیشید. علیرغم ناتوانی کامپیوترها در یادگیری در آن زمان، او مصمم بود بر این باور که رمز و راز یادگیری تنها به تجربه انسانی محدود نمی شود.
در سال 2015، Sutskever به همراه سام آلتمن، ایلان ماسک و گرگ براکمن در هنگام شام، OpenAI را تأسیس کرد. بروکمن بعداً گفت که Sutskever یک متخصص فنی واضح با دانش و بینش گسترده بود و همیشه میتوانست به جزئیات محدودیتها و قابلیتهای سیستمهای فعلی بپردازد.
در دسامبر 2015، او از Google Brain به OpenAI جهش کرد و یک سال بعد، OpenAI بیش از 1.9 میلیون دلار به Sutskever پرداخت.
پیدایش
در سال 2012، جفری هینتون، یکی از پیشگامان یادگیری عمیق در دانشگاه تورنتو، تحت تأثیر توانایی Sutskever برای رسیدن به نتایجی که حتی محققان با تجربه سالها طول کشید تا به نتایجی دست یابند، از او دعوت کرد تا به آزمایشگاهش بپیوندد.
برنامه موبایل ما را دانلود کنید
در مصاحبهای در U of Toronto، Sutskever گفت: «به لطف همکاری با جف، من این فرصت را داشتم که روی برخی از مهمترین مشکلات علمی زمان خود کار کنم و ایدههایی را دنبال کنم که هم توسط اکثر دانشمندان به شدت مورد قدردانی قرار نمیگرفتند، اما در عین حال متحول شدند. کاملاً درست است.»
زمانی که Sutskever هنوز در دانشگاه تورنتو بود، برای شغلی به Deepmind پرواز کرد. اما در آن زمان AGI چیزی نبود که محققان با جدیت در مورد آن صحبت کنند. Sutskever فکر کرد که آنها ارتباط خود را با واقعیت از دست داده اند، بنابراین او این پیشنهاد را رد کرد و به دانشگاه بازگشت.
او یکی از نویسندگان «طبقهبندی شبکه تصویر با شبکههای عصبی کانولوشنال عمیق» است، که احتمالاً مقالهای است که لحظه کاتالیزوری بزرگی را که انقلاب یادگیری عمیق را آغاز کرد، رقم زد. در مارس 2013، گوگل DNNResearch را که Sutskever با هینتون و کریژفسکی تأسیس کرد، خریداری کرد و Sutskever را به عنوان یک دانشمند پژوهشی استخدام کرد. Sutskever و Krizhevsky اصرار داشتند که هینتون باید سهم بیشتری (40٪) از شرکت را به دست آورد، علیرغم اینکه هینتون به آنها پیشنهاد داد روی آن بخوابند. روز بعد آنها هم همین احساس را داشتند. هینتون بعداً گفت که “این به شما می گوید که آنها چه نوع افرادی هستند، نه اینکه من چه نوع آدمی هستم”.
در روزهای ابتدایی حضورش در گوگل، ایدههای Sutskever بزرگتر شدند و او شروع به این باور کرد که AGI نزدیکترین نقطه است. Sutskever ذهن باز و مایل به تغییر باورهای خود بر اساس اطلاعات بود. او در حین کار در گوگل، روی مدلسازی توالی تمرکز کرد که برای گفتار، متن و ویدیوها، بهویژه برای ترجمه ماشینی مفید است. با همکاری دو محقق دیگر؛ Oriol Vinyals و Quoc Le, Sutskever روش جدیدی را برای مدلسازی توالی به نام یادگیری توالی به ترتیب در سال 2014 پیشنهاد کردند.
در AGI
یک سال بعد، در سال 2015، MIT Technology Review، Sutskever را به عنوان “مبتکران زیر 35 سال” در رده Visionaries معرفی کرد. او انقلاب را هم در بینایی کامپیوتری و هم در پردازش زبان طبیعی رهبری کرده است، یک دستاورد قابل توجه برای مردی که بعداً AlphaGo و TensorFlow را نیز اختراع کرد.
بسیاری حدس زده اند که آیا الگوریتم های امروزی «احساس» به دست آورده اند. در فوریه 2022، ایلیا سوتسکور، دانشمند ارشد OpenAI، علناً به این فکر کرد که آیا خلاقیت های شرکت او “کمی هوشیار هستند“. Sutskever بلافاصله پس از انتشار توییت خود با واکنش شدید روبرو شد، زیرا اکثر محققان نگران بودند که او در مورد پیشرفت هوش مصنوعی اغراق کرده است. آینده پژوهی گزارش شده است.
Sutskever با تقریبا 400000 استناد یکی از پراستنادترین دانشمندان کامپیوتر در تاریخ است. یکی از با بصیرت ترین ذهن ها در زمینه یادگیری عمیق. در پادکست Lex Fridman در سال 2020، این دو نفر درباره یادگیری عمیق، هوش و زندگی بحث کردند. ایلیا گفت که حل این چیزها در این مرحله چندان شوخی نیست، بلکه یک احتمال در آینده قابل مشاهده است.
با وجود چندین پیشنهاد شغلی بزرگ، Sutskever تصمیم گرفت بر روی تحقیقات خود تمرکز کند. دنیای فناوری قبلاً شاهد تأثیر Sutskever بوده است. با این حال، همانطور که او به اختراع خود ادامه می دهد، دقیقاً مانند آغاز به نظر می رسد. سرگئی لوین (یکی از همکاران Sutskever در گوگل) توضیح داد: “او کسی است که از باور کردن نمی ترسد.” ساستکور در یک پادکست گفته بود که هیچ چیز خاصی در مورد سطح هوش انسان ها وجود ندارد و مفهوم ابر هوش قابل قبول است.
موجودیتهای باهوشتر از انسانها در حال حاضر وجود دارند و این موجودات، شرکتها نامیده میشوند. به عنوان مثال، گوگل به عنوان یک موجودیت و توانایی های آن بسیار بیشتر از توانایی های هر انسانی است. بنابراین، سالها یا شاید دههها بعد، وقتی ابررایانهها از رایانهها باهوشتر میشوند، دلیلی وجود ندارد که شبکه بزرگی از رایانهها نیز بسیار باهوشتر از انسانها نباشد. شبکه ای از این کامپیوترها به تمام معنا فوق العاده هوشمند خواهد بود.