هوش مصنوعی چندین دهه است که وجود داشته است. در سال 1951، کریستوفر استراچی، پیشگام علوم کامپیوتر، اولین برنامه موفق هوش مصنوعی را نوشت. از آن زمان، این موضوع در زندگی روزمره ما گنجانده شده است – از تشخیص کلاهبرداری بانکی تا پیشبینی فصل آنفولانزا و شناسایی چهره در تلفنهای هوشمند ما.
با این حال، از آنجایی که ابزارهای بزرگ مبتنی بر مدل زبان مانند ChatGPT در دسترس عموم قرار گرفته اند، هوش مصنوعی توجه منفی بیشتری را به خود جلب کرده است، به ویژه به دلیل این که دانش آموزان ممکن است از آن برای تکمیل تکالیف استفاده کنند.
سینتیا فرس، استاد مهندسی برق و کامپیوتر در دانشگاه یوتا، از هوش مصنوعی در کلاس درس استفاده می کند. او به دانشآموزانش میآموزد که چگونه از الگوریتمهای ژنتیک، که از انتخاب طبیعی رمزگذاریشده کامپیوتری استفاده میکنند، برای طراحی آنتن استفاده کنند.
مهندسان از دهه 1960 از الگوریتمهای ژنتیکی شبیه به هوش مصنوعی استفاده میکنند، بنابراین ChatGPT و سایر رباتهای تولید متن، حداقل در شکل فعلیشان، به Furse چندان انقلابی نیستند. آنها نمی توانند داده ها را تولید کنند یا منابع را به طور دقیق ذکر کنند، بنابراین توانایی آنها برای کمک به نوشتن، مثلاً، یک گزارش علمی هنوز محدود است.
Furse گفت: «تا زمانی که به ChatGPT بگویید چه چیزی برای شما بنویسد، چیزی را نوشته اید.
سایر اساتید، مانند کریس بابیتس در دانشگاه ایالتی یوتا، بر این باورند که هوش مصنوعی مولد یک “تغییر پارادایم” در تحصیلات دانشگاهی ایجاد می کند – نه به این دلیل که آنها از دانش آموزان خود وابسته به آن می ترسند، بلکه به این دلیل که به مربیان فرصتی برای ارزیابی مجدد نحوه تدریس آنها می دهد.
هوش مصنوعی سطح معلمان و دانش آموزان را بالا می برد
“من فکر می کنم نقشی که یک استاد باید ایفا کند این است که از تقلب کردن دانشجویان نترسد. کریستا آلبرشت کرین، استاد انگلیسی در دانشگاه یوتا ولی، گفت: آنچه باید انجام دهیم این است که در وهله اول از معنای آموزش به دانشآموزانمان آگاهتر شویم.
آلبرشت کرین بهعنوان رئیس کمیته برنامه نوشتن در دانشگاه، بحثهایی را با همکارانش در مورد اینکه چگونه میتوانند به دانشجویان خود بیاموزند که نوشتن خودشان به نفعشان است، انجام داده است.
بخشی از این ابتکار، تفکیک مقالات به تکالیف جداگانه، مانند طوفان فکری، طرح کلی، پیش نویس تقریبی، بازنگری و بررسی همتایان است. ChatGPT می تواند در تمام این مراحل کمک کند – آلبرشت کرین حتی آن را در کلاس درس خود به عنوان “همکار” معرفی کرده است – اما شکستن یک مقاله ممکن است دانش آموزان را کمتر به آن اعتماد کند تا کل مطلب را بنویسند.
آلبرشت کرین گفت: «تاکید محصول نوشتن نیست، بلکه تأکید بر فرآیند ایجاد نوشتاری است که دانشآموزان احساس میکنند روی آن سرمایهگذاری کردهاند».
هوش مصنوعی تولید کننده متن ممکن است اساتید را به طراحی تکالیفی که نیاز به خلاقیت، همکاری و تجزیه و تحلیل پیچیدهتری از دانشآموزان دارد، ترغیب کند. بابیتس، استاد تاریخ، قصد دارد این فلسفه را در کلاس «آمریکا در دهه 1960» پاییز امسال اجرا کند.
بابیتس با انتظار اینکه دانشآموزان از ChatGPT برای تکمیل وظایف «سطح پایینتر» کلاس استفاده کنند، از آنها میخواهد که نمایشگاههای موزهای ساختگی برای موزه ملی تاریخ آمریکا و کمپینهای رسانههای اجتماعی ایجاد کنند تا آن نمایشگاهها را بر اساس خوانشهای تعیینشده به بازار عرضه کنند.
بابیتس گفت: «بنابراین میتوانید ببینید که این بسیار دشوارتر و چالشبرانگیزتر است، اما احتمالاً معنادارتر از نشستن و نوشتن سه مقاله در سه کتاب مختلف در طول یک ترم است.
برخی از اساتید ChatGPT را فقط یک فناوری جدید دیگر می دانند – در همان دسته ماشین حساب ها و اینترنت. نوشتن نیاز به دانش املایی و دستور زبان داشت، تا اینکه غلطگیر املا و گرامرلی به وجود آمدند. جان ادواردز، استاد علوم کامپیوتر USU، استدلال میکند که هوش مصنوعی تولیدکننده متن، همین کار را در سطح بالاتری انجام میدهد که نثر است.
ادواردز گفت: «اما من فکر نمیکنم که این بالاترین سطح – مهمترین بخش – را از چگونگی ایجاد یک استدلال یا … خلاقیت پشت نوشتن را از بین ببرد.
گنجاندن ChatGPT در برنامه های درسی کالج
بابیتس در نیمه های ترم بهار گذشته، به کلاس تاریخچه جنسیت خود یک تکلیف اختیاری داد: دانش آموزان باید سؤالی را که در مورد مطالب کلاس داشتند به ChatGPT می دادند، سپس نقاط قوت و ضعف پاسخ ها را تجزیه و تحلیل می کردند.
پس از از بین رفتن شگفتی اولیه، دانشآموزان متوجه نقصهایی در خروجی ربات شدند – نسبتاً کلی بود، فاقد عمق بود و حتی برخی اطلاعات را اشتباه دریافت کردند. برخی از دانش آموزان آن را به عنوان یک نقطه شروع مفید می دیدند، اما هیچ کس نگفت که برای انجام یک تکلیف کامل به آن اعتماد خواهد کرد.
یک نتیجه احتمالی که می توان از این نتیجه گرفت این است که دانش آموزان ممکن است کمتر از ChatGPT برای انجام تمام کارهای خود استفاده کنند، در صورتی که کاستی های آن را درک کنند. آلبرشت کرین معتقد است مربیان موظفند به دانش آموزان خود نحوه استفاده اخلاقی از ChatGPT را بیاموزند تا آنها را برای ورود به نیروی کاری آماده کنند که احتمالاً توسط هوش مصنوعی متحول می شود.
اگر دانش آموزان از ChatGPT برای تقلب استفاده کنند چه؟
اکثر این اساتید به اجتناب ناپذیر بودن استفاده حداقل برخی از دانشجویان از هوش مصنوعی مولد برای خارج شدن از انجام کار خود اعتراف کردند. و در حالی که برخی معتقدند ممنوعیت ChatGPT بیشتر از آسیب رساندن به آن آسیب می رساند، برخی دیگر آن را عملی ترین راه برای جلوگیری از وابستگی دانش آموزان به آن می دانند.
ادواردز بر این باور است که دانشآموزان در مقطعی باید در معرض هوش مصنوعی قرار گیرند، اما ممنوعیت آن در سطح دوره مضر نخواهد بود.
«ChatGPT دنیا را تغییر نمیدهد. این یک گام در پیشرفت چندین دهه ما در استفاده از فناوری به روش های نوآورانه است. مطمئناً این یک قدم بزرگ است، اما من هیچ مشکلی با عدم استفاده معلم انگلیسی از آن ندارم.
با بازگشت به تست سنتی به جای دادن کتاب باز به دانش آموزان، امتحانات خانگی ممکن است برای مربیانی که نگران از دست دادن مهارت های تفکر انتقادی دانش آموزان خود به هوش مصنوعی هستند، در برنامه باشد.
یکی از مشکلات اصلی ممنوعیت استفاده از هوش مصنوعی مولد در کلاس درس این است که اجرای آن تقریبا غیرممکن است. برای دانشآموزان بهاندازه کافی آسان است که پاسخهای ChatGPT را به اندازهای تنظیم کنند که به صورت انسانی نوشته شود، و نرمافزار تشخیص هوش مصنوعی اغلب به این نتیجه میرسد که یک مقاله حداقل تا حدی با هوش مصنوعی تولید شده است، زمانی که دانشآموز تمام مطلب را نوشته است.
به همین دلیل است که ادواردز و همکارانش در USU در حال بررسی روشی متفاوت برای تشخیص سرقت ادبی هستند: ردیابی ضربه زدن به کلید. همراه با تکالیف خود، دانشجویان علوم کامپیوتر گزارشی از فضاهای پشتی، کپی و چسباندن و تمام کلیدهای دیگری که در فرآیند تایپ کدشان زده میشد را ارسال میکردند.
داشتن پنجره ای به فرآیندهای کدنویسی دانش آموزان به استادان اجازه می دهد تا پرچم های قرمز را تشخیص دهند – کپی و چسباندن ممکن است نشان دهد که دانش آموز از یک برنامه AI تولید کننده کد مانند Copilot استفاده می کند. تحقیقات ادواردز همچنین نشان میدهد که دانشآموزان وقتی میدانند ضربههای کلیدشان ردیابی میشود، کمتر احتمال دارد سرقت ادبی کنند.
اگرچه ادواردز و تیم او هنوز در حال بررسی برخی از مسائل مربوط به ثبت با ضربه کلید هستند، مانند نقض احتمالی حریم خصوصی و اضطرابی که ممکن است برای برخی از دانشآموزان ایجاد کند، ممکن است رویکرد مؤثرتری برای تشخیص هوش مصنوعی در آموزش ارائه کند.
وقتی هوش مصنوعی پیشرفت می کند چه اتفاقی می افتد؟
بسیاری استدلال می کنند که نگرانی واقعی هوش مصنوعی در وضعیت فعلی آن نیست، بلکه هوش مصنوعی توانمندتری است که احتمالاً آینده به همراه خواهد داشت. در اوایل ماه جاری، مرکز ایمنی هوش مصنوعی بیانیهای منتشر کرد که در آن بر اهمیت پیشرفت هوش مصنوعی تاکید کرد و از صدها متخصص فناوری امضا دریافت کرد.
در بیانیه آمده است: «کاهش خطر انقراض ناشی از هوش مصنوعی باید در کنار سایر خطرات اجتماعی مانند بیماریهای همهگیر و جنگ هستهای یک اولویت جهانی باشد.
کارشناسان دیگر تصمیم گرفته اند یک گام از هوش مصنوعی بردارند. جفری هینتون، «پدرخوانده هوش مصنوعی» که تحقیقاتش برای توسعه نرمافزاری مانند ChatGPT ضروری بود، کار برای گوگل را کنار گذاشت و ابراز نگرانی کرد که ممکن است هوش مصنوعی از کنترل خارج شود.
دیزرت نیوز گزارش داد که او حتی گفت که پتانسیل هوش مصنوعی برای از بین بردن بشریت “غیرقابل تصور” نیست.
با این حال، این دیدگاه جهانی نیست. به عنوان یک مهندس، Furse به آینده هوش مصنوعی مولد امیدوار است. اگر ChatGPT در نهایت توانایی تولید اطلاعات دقیقتر و استناد به منابع را داشته باشد، برای مثال، مفید خواهد بود و به دانشآموزان و معلمان اجازه میدهد تا روی کارهای پیشرفتهتر تمرکز کنند.
فورس گفت: «صرفه جویی در زمان برای انجام کارهای مبتکرانهتر واقعاً فوقالعاده خواهد بود.
ادواردز ادعا می کند که اگر هوش مصنوعی مخرب شود، به این دلیل نیست که بیش از حد باهوش شده است، بلکه به این دلیل است که انسان ها در سازگاری با آن ناکام خواهند بود.
او گفت: «ما باید آنچه را که ما را انسان میسازد، ارتقا دهیم. و اگر این کار را انجام دهیم، اگر بهعنوان انسان بهطور مستمر در حال پیشرفت باشیم، فکر نمیکنم رایانهها هرگز به عقب بروند.»