در هیچ یک از این ایمیلها به یکی از مهمترین پیشرفتهای اخیر در آموزش عالی، راهاندازی فناوری تولید متن ربات چت هوش مصنوعی در نوامبر 2022، که بیشتر با نام تجاری ChatGPT شناخته میشود، اشاره نشده است. استفاده گسترده از آن در بین دانشجویان کارشناسی، چالش های عظیمی را برای اساتید در سراسر کشور ایجاد می کند.
اوون کیچیزو تری اخیراً در این صفحات نوشت: “در هر زمان معینی می توانم به اطراف کلاس خود نگاه کنم و چندین نفر را پیدا کنم که با کمک ChatGPT مشغول انجام تکالیف هستند.” یا همانطور که یک دانشجوی فارغ التحصیل در یک دانشگاه دولتی بزرگ به من گفت: «ما دانشجویانی در دوره های سطح بالای خود داشتیم که مقالاتی را که به طور کامل توسط هوش مصنوعی نوشته شده بود را به رشته تحریر در می آوردند … اما طبق آنچه من شنیده ام، حتی تعداد بیشتری از آنها هوش مصنوعی را درخواست می کنند و سپس اصلاح می کنند. خود پاسخ – من فکر می کنم که در حال حاضر بسیار گسترده استفاده می شود.
اساتید دیگر فارغ التحصیل در دپارتمان خودم گزارش داده اند که در ترم گذشته با کار دانشجویی مواجه شده اند که بوی شدیدی از نسل هوش مصنوعی می دهد. اما بدون پاسخ نهادی اختصاصی به این موضوع، و مجموعهای از رویههای بیزانسی برای گزارش کاستیهای درستکاری آکادمیک، هیچکس مسئول کلاس درس دستورالعملهای روشنی برای انجام کاری نداشت. برخی مقاله نویسی سنتی در خانه را برای امتحانات درون کلاسی، دست نویس و امتحانات شفاهی رها کردند. اما حتی در آن زمان، بسیاری از کارهایی که در کلاس تولید میشوند، کیفیتی مبهم، مطبوع و با کیفیت ویکیپدیا لایت داشتند که این ظن را ایجاد میکرد که دانشآموزان پاسخهای نادرست تولید شده توسط ChatGPT را به خاطر میسپردند و دوباره میخوانند.
و یک استاد علوم انسانی در دانشگاه ایالتی به من گفت که او نگران است که تطبیق مکانهای موجود برای معلولیت – زمان اضافی در آزمونها، محیطهای بدون حواسپرتی، کمک هزینه برای تایپ به جای نوشتن دستی طولانی – با چشمانداز فناوری جدید و در عین حال اطمینان از یکپارچگی کار دانشجویی. بسیار دشوار باشد در همین حال، دانشآموزان هنوز سطح «حیرتانگیز» قطع ارتباط پس از همهگیری را از کار مدرسه و زندگی دانشگاهی تجربه میکنند. با این حال، در مواجهه با این چالش ها و ناامیدی ها، مدیران کالج تا حد زیادی در مورد این موضوع سکوت کرده اند و کارکنان آموزشی را به حال خود رها کرده اند.
در بسیاری از پردیسها، اعضای هیئت علمی و دانشجویان فارغالتحصیل با دورههای بالا، مسئولیت انواع دورههای با ثبتنام بزرگ، سطح مقدماتی و آموزش عمومی را بر عهده دارند که در آن تقلب شایع است. بر اساس گزارش مرکز بین المللی یکپارچگی تحصیلی، بیش از 60 درصد از دانشجویان کالج به شرکت در نوعی تقلب اعتراف می کنند. به این وضعیت تاسفبار، آسانترین و کمهزینهترین فناوری تقلبی را که تا به حال ابداع شده است، اضافه کنید و تماشا کنید که کل سیستم آموزش دانشگاهی در پرچهایش فشار میآورد. چگونه کالجهای بزرگ یا حتی متوسط میتوانند در برابر سیل شبه سرقت ادبی مزخرف مقاومت کنند، در حالی که اولین پاسخدهندگان با یکپارچگی آکادمیک بسیار سنگین هستند و غرامت کمتری دریافت میکنند؟
مدیران کالج تا حد زیادی در مورد این موضوع سکوت کرده اند و کارکنان آموزشی را به حال خود رها کرده اند.
یک آموزش معنادار مستلزم انجام کار برای خود و داشتن محصول کار خود، خوب یا بد است. واگذاری کار دیگران به عنوان کار خود همواره یکی از بزرگترین تهدیدها برای شرکت آموزشی بوده است. تبدیل موسسات آموزش عالی به مؤسسات دارای مدرک عالی به این معنی است که برای بسیاری از دانشجویان، تنها چیزی که آنها را از سرقت ادبی یا کپی برداری از امتحان منصرف می کند، تهدید به مجازات است. بدیهی است که فرد امیدوار است که در نهایت، دانش آموزان کمتر از ترس از تنبیه انگیزه بگیرند تا احساس مسئولیت در قبال آموزش خود. اما اگر مسئولین مؤسسات آموزشی – کسانی که قرار است الگو باشند و قوانین را وضع کنند – نتوانند حتی در مورد یک موضوع مهم صحبت کنند، چه رسد به ایجاد دستورالعمل های روشن و معقول برای کسانی که با آن مواجه هستند. ، چگونه می توان از دانش آموزان انتظار داشت که بدانند چه کاری انجام دهند؟
بنابراین برای هر روسای، رؤسای، روسای بخش، یا سایر مدیرانی که اتفاقاً این مطلب را میخوانند، در اینجا توصیههای متواضعانه، غیر جامع و به سبک کمکهای اولیه وجود دارد. ابتدا، با اعضای هیئت علمی خود – به ویژه اعضای هیئت علمی جدید، اعضای هیئت علمی، اساتید و دستیاران آموزشی – در مورد اینکه نوشتن دانشجو در این ترم گذشته چگونه بوده است صحبت کنید. سعی کنید راه هایی برای دریافت دیدگاه های صادقانه از دانش آموزان نیز بیابید. آنهایی که واقعاً کار را انجام می دهند مطمئناً از تنبلی و بی صداقتی همکلاسی های خود ناامید هستند. هر پاسخ معنیداری مستلزم دانستن مقیاس مشکل است و نمرهدهندگان مقاله بهتر میدانند که چه اتفاقی میافتد. از معلمان بپرسید که چه چیزی دیدهاند، چه کاری برای کاهش احتمال سرقت ادبی هوش مصنوعی انجام دادهاند، و فکر میکنند که استراتژیهایشان چقدر خوب عمل کرده است. برخی از دپارتمانها ممکن است رویکرد خوشبینانهتری را برای چترباتهای هوش مصنوعی اتخاذ کنند و اصرار دارند که اگر درست استفاده شوند، میتوانند به عنوان یک ابزار تحقیقاتی دانشآموز مفید باشند. ارزش این را دارد که بفهمیم همه در مورد این سوال کجا ایستادهاند، و چگونه میتوان دیدگاههای مختلف را همسو کرد و برای نظرات متفاوت در نظر گرفت و در عین حال روی مسئله سرقت ادبی موضع محکمی داشت.
دوم، با هیئت افتخاری موجود موسسه خود (یا هر دفتر مشابهی که ممکن است برای اجرای سختگیری های یکپارچگی علمی داشته باشید) ملاقات کنید و مجموعه ای از استانداردها را برای شناسایی و پاسخ به سرقت ادبی هوش مصنوعی طراحی کنید. سادهسازی روش گزارشدهی مسائل مربوط به سلامت دانشگاهی را در نظر بگیرید. در مورد خدمات و نرم افزارهای تشخیص هوش مصنوعی تحقیق کنید، یکی را پیدا کنید که برای مؤسسه شما بهترین کار را دارد و مطمئن شوید که تمام اعضای هیئت علمی رتبه بندی مقاله به آن دسترسی دارند و می دانند چگونه از آن استفاده کنند.
در نهایت، و شاید مهمتر از همه، این را برای بدن دانشجویی خود بسیار بسیار روشن کنید – شاید از طریق بیانیه ای محکم – که کارهای ایجاد شده توسط هوش مصنوعی که به عنوان تلاش اصلی ارائه می شود، به حداکثر میزانی که موسسه شما اجازه می دهد مجازات می شود. بیانیه را در وب سایت مؤسسه خود ارسال کنید و آن را در صفحه اصلی بسیار قابل مشاهده کنید. استفاده از این چالش را به عنوان فرصتی برای تاکید مجدد هدف اصلی آموزش در نظر بگیرید: توسعه مهارت ها، پرورش فضایل و عادات ذهنی، و کسب دانش لازم برای رهبری یک زندگی غنی و معنادار انسانی.
من گمان میکنم که فناوری هوش مصنوعی برای بسیاری از مؤسسات آموزش عالی، و بهویژه برای شرکتهای در حال حاضر بیمار علوم انسانی دانشگاهی، تهدیدی جدی خواهد بود. مدارس کوچکتر با محیطهای آموزشی صمیمیتر – نه تنها کالجهای هنرهای لیبرال معتبر، بلکه دانشگاههای اقماری استانی و کالجهای محلی که اساتید دارای روابط نزدیکتر با دانشجویان و آشنایی بیشتر با کار دانشآموزان هستند، ممکن است نسبتاً آسیبنخورده ظاهر شوند. اما در دانشگاههای بزرگتر با کلاسهای درس بزرگ و معلمان پربار، جایی که دانشآموزان در حال مبارزه میتوانند در یک سالن سخنرانی غار ناشناس باقی بمانند، گزینه آسان ممکن است بسیار وسوسهانگیز باشد. برای منصرف کردن دانشآموزان از سرقت ادبی، باید یک واکنش سازمانی تهاجمی و همهجانبه انجام شود. زمان اقدام ماهها پیش بود، خیلی قبل از مهلتهای پایان نامه. دومین زمان بهترین هم اکنون است.