اولین باری که مورین پسارادلیس مشکوک شد که هوش مصنوعی به کلاس انگلیسی دبیرستانش نفوذ کرده است، پس از یک تکلیف درباره «گتسبی بزرگ» بود.
Psaradellis مقاله ای را برای تجزیه و تحلیل مضامین رمان کلاسیک F. Scott Fitzgerald اختصاص داده بود، داستانی که به طور گسترده مورد مطالعه قرار گرفت و ریشه در کشمکش های اجتماعی-اقتصادی دهه 1920 داشت.
اما یکی از شاگردانش مقالهای با تحلیلی ارائه کرد که در یک ماه بحث کلاسی اصلاً مطرح نشده بود. دانشآموز نوشت، تنشهای بین برخی از شخصیتها به تفاوتهای بین فرهنگهای ساحل شرقی و ساحل غربی منجر شد. دانشآموز پیشنهاد کرد که برخی از شخصیتها، از جمله راوی نیک کاراوی، مولتیمیلیونر جی گتسبی، و آشنایان دیزی و تام بوکانان، اهل غرب میانه هستند، پیشزمینهای که همه آنها را به افراد نخبه لانگ آیلند تبدیل کرد.
Psaradelis، که در دبیرستان Alvirne در هادسون تدریس می کند، گفت: “متوجه شده ام که دانش آموزان در مورد همه این نمادها صحبت می کنند که ما هرگز در کلاس صحبت نکردیم، یا هیچ فعالیتی در اطراف انجام ندادیم.” “از نظر من این یک پرچم قرمز بود.”
جزئیات دیگری در این مقاله وجود داشت که به نظر می رسید: واژگان غیرمعمول پیچیده و عدم استفاده از سبک ارجاع ترجیحی مدرسه برای مراجع.
در آن زمان Psaradelis نام “ChatGPT” را شنیده بود، برنامه ای توسط شرکت OpenAI که می تواند با استفاده از هوش مصنوعی پاسخ های پیچیده ای به سوالات ایجاد کند. و او شنیده بود که برخی از مربیان درباره احتمال استفاده دانش آموزان از این برنامه برای کمک به نوشتن مقاله و سایر تکالیف هشدار می دهند.
بنابراین او خودش سایت را راهاندازی کرد، مقاله دانشآموزش را در ChatGPT کپی کرد و از آن یک سوال ساده پرسید: “آیا شما این پاسخ را فرموله کردید؟”
پاسخ مستقیم بود. او در مصاحبه ای به یاد می آورد: «بله، این کار را کردم. “من به این سوال پاسخ می دادم.” و تقریباً همان دستوری که من ارائه دادم را ارائه داد.
پسارادلیس با دانش آموز صحبت کرد که اعتراف کرد از برنامه هوش مصنوعی استفاده کرده و عذرخواهی کرد. اما این حادثه نمونه اولیه چیزی است که او و معلمان دیگر نگران هستند که به زودی به یک امر عادی تبدیل شود.
از زمانی که ChatGPT در دسامبر راهاندازی شد – و پوشش خبری گستردهای در ژانویه دریافت کرد – فنآوران، روزنامهنگاران، سیاستمداران و رهبران تجارت درباره مزایا و تهدیدات عمیق نرمافزار برای زندگی مدرن بحث کردهاند. اما تعداد کمی از معلمان فناوری جدید را با دقت بیشتری تماشا کردهاند، که میگویند ابزارهای نوشتاری قدرتمند جدید میتوانند روش تدریس علوم انسانی را، برای بهتر یا بد، تغییر دهند.
کریستینا پترسون، معلم انگلیسی در دبیرستان اکستر، با اشاره به چالشی که برای معلمان حساب دیفرانسیل و انتگرال ایجاد شده است، گفت: «این به نوعی شبیه لحظه ماشین حساب ما است.
ChatGPT یک “ربات چت” است که از مدل های یادگیری زبان ایجاد شده توسط OpenAI برای ارائه پاسخ های پیچیده به سوالات کاربران استفاده می کند. این مدل خود را آموزش میدهد و از پایگاههای داده بزرگی از متن اینترنتی استفاده میکند تا متن جدیدی را در پاسخ به سؤالات فرموله کند.
چت ربات مبتنی بر مکالمه میتواند دستور العملها، برنامههای سفر، ایدههای مهمانی، ایمیلها، توضیحات محصول و تمرینهای نقشآفرینی را در میان سایر عملکردها پیشنهاد کند. همچنین می تواند مقاله بنویسد.
این مدل زبان اخیراً توسط تعدادی از شرکتها از جمله گوگل، بینگ و اسنپچت پذیرفته شده است که هر کدام امیدوارند از این فناوری برای ایجاد راههای پیشرفته برای کاربران برای دریافت پاسخ و کمک از رایانههایشان استفاده کنند.
مربیان دو نگرانی عمده دارند: اینکه این فناوری میتواند با کمک به دانشآموزان در نوشتن مقاله، تقلب را تشویق کند، و اینکه میتواند اطلاعات غلط را به آنها بدهد.
هنگامی که پیترسون برای اولین بار در مورد ChatGPT شنید، او تصور کرد که بیشتر برای نوشتن تحلیلی، مانند مقاله، کاربرد دارد. او نوشتن خلاقانه را در نظر نمی گرفت. اما اخیراً یکی از شاگردانش از این برنامه برای کمک به نوشتن شعری در مورد فوتبال استفاده کرد. دانشآموز و پترسون قبلاً این ایده را مطرح کرده بودند: این شعر بهعنوان پاستیک از یک شعر موجود نوشته میشود، یک شعر شمارش معکوس به نام «21» از پاتریک روش.
با این حال، زمانی که شعر تحویل داده شد، ساختار عجیب و غریب بود. از ساختار قافیه ای استفاده می کرد که در شعر گفتاری رایج نیست و از یک الگوی سازمان یافته پیروی می کرد. این دانش آموز در پاسخ به سوال پیترسون گفت که توسط هوش مصنوعی نوشته شده است.
برای معلم تاریخ Alvirne جف پترسون، دقت نیز یک نگرانی بزرگ است. اغلب برنامه های هوش مصنوعی منابعی را ذکر نمی کنند. و آنها پاسخها را با لحنی مقتدرانه ارائه میکنند، حتی زمانی که اصل مطلب نادرست است.
به عنوان یک آزمایش، پترسون ChatGPT را روی لپتاپ خود کشید و یک کار ساده به آن داد: فهرستی از کتابها و منابع دیگر برای تاریخ جنگ جهانی دوم بیاورید. رایانه از چند متن معروف نام برد، مانند «گروه برادران» اثر استفان امبروز و «استالینگراد» اثر آنتونی بیور.
اما همچنین نام “تفنگ های آگوست” را برنده جایزه پولیتزر توسط باربارا دبلیو تاچمن گذاشت.
پیترسون گفت: «این مربوط به جنگ جهانی اول است. “به همین دلیل جنگ جهانی اول شروع شد.”
او افزود: «من Chat GPT را دیدهام که منابعی را استخراج میکند که یا واقعی نیستند یا مرتبط یا مرتبط با موضوع نیستند. بنابراین فکر میکنم مانند هر چیزی که آنلاین میشود، باید بتوانید منابع را بررسی کنید و مطمئن شوید که مرتبط و مشروع است.»
برت ونس، معلم مطالعات اجتماعی در دبیرستان Alvirne، گفت که هنوز با ChatGPT مشکلی نداشته است. تا کنون، شاگردانش آن را بیشتر به عنوان یک موضوع کنجکاوی و وسیله ای برای تقویت تحقیق و نه راهی برای تقلب مورد بحث قرار داده اند.
با این حال، ونس گفت، او نگران است که این فناوری چه چیزی می تواند بیاورد. او گفت: “نوع شناسی خاصی از دانش آموزان وجود دارد که ممکن است این را فقط ابزاری برای کاهش بار خود و تکمیل یک تکلیف بدانند.”
معلمان می گویند که آنها بین میل به مهار این رفتار و درک این موضوع که فناوری اینجاست تا بماند، سرگردان هستند. بسیاری از مدارس نیوهمپشایر سایت ChatGPT را از شبکه های خود ممنوع کرده اند و دانش آموزانی که از لپ تاپ های مدرسه در محوطه دانشگاه استفاده می کنند، غیرقابل دسترسی هستند.
و اکثر معلمان علوم انسانی از Turnitin استفاده می کنند، یک وب سایت ضد سرقت ادبی که به معلمان اجازه می دهد تا متوجه شوند که دانش آموزان جملات یا پاراگراف هایی را از دیگران گرفته اند – از جمله سایر مقالات دانش آموزی در سراسر کشور. Turnitin اکنون دارای ویژگی است که به گفته این شرکت می تواند موارد ارسالی نوشته شده توسط هوش مصنوعی را شناسایی کند.
اما دانشآموزان احتمالاً میتوانند از ممنوعیتهای نرمافزار دور شوند و معلمان اذعان میکنند که تلاشهای تشخیص هوش مصنوعی غیرقابل احمقانه است.
کریستینا پترسون گفت: «من نمیخواهم معلمی باشم که فقط چرخهایم را برای یافتن تقلب یا سرقت ادبی در کلاسم میچرخاند. من نمیخواهم آن رابطه را با یادگیری یا با دانشآموزانم داشته باشم. و من واقعاً خیلی تلاش میکنم که آنها خود را خواننده و نویسنده بدانند و نه دانشجو.»
در همین حال، تعیین نویسندگی در دنیای هوش مصنوعی می تواند دشوار باشد. گاهی اوقات فرضیات نادرست هستند.
در حالی که کریستینا پترسون در مورد دو مقاله گتسبی خود مشکوک بود، بعداً متوجه شد که فقط یکی از آنها واقعاً با هوش مصنوعی نوشته شده است. دانش آموزی که مقاله دوم را نوشت، توانست با فاش کردن تاریخچه ویرایش خود در Google Docs، نویسندگی خود را ثابت کند.
برخی از معلمان در مورد تأکید بر تمرین های نوشتاری در کلاس بر انشاهای خارج از کلاس و استفاده از بحث های درجه بندی شده برای ارزیابی میزان درک دانش آموزان از مطالب بحث کرده اند.
مناطق مدرسه در حال کار برای تطبیق سریع هستند. کنفرانس بهار امسال شورای معلمان انگلیسی نیوهمپشایر ارائهای در مورد هوش مصنوعی به رهبری کریستینا پترسون ارائه کرد. و معلمان انتظار دارند که جلسات آموزشی و استراتژی بیشتری در تابستان برگزار شود.
پترسون به معلمان همکار خود توصیه هایی دارد: خودتان این فناوری را امتحان کنید. او گفت: «زیرا تنها راهی که میخواهیم آن را تشخیص دهیم این است که بدانیم چه شکلی است.
او گفت که دانستن سبک نوشتن اغلب فرمولیک هوش مصنوعی به پیترسون کمک کرد تا پرچمهای قرمز را در شعر فوتبال شناسایی کند.
برای بسیاری از مربیان، بهترین رویکرد برای مبارزه با هوش مصنوعی این است که دانشآموزان را متقاعد کنیم که در وهله اول نمیخواهند از آن استفاده کنند. و این به معنای بازگشت به یک ابزار آموزشی قدیمی است: الهام.
ونس گفت: “نگرانی من بیشتر این است که چگونه این ابزار می تواند کنجکاوی یادگیری را از بین ببرد.” «به نظر من، (بالاترین) سطح دانش از طریق کار به دست می آید. بنابراین این بدان معناست که دانشآموزان ساعتها کتابها را باز میکنند – نوشتن، بازنویسی. این یک فرآیند است – یادگیری فرآیندی دشوار است و زمان میبرد.»
برخی می گویند معلمان باید هوش مصنوعی را به عنوان ابزاری برای نوشتن در نظر بگیرند – اگر نه جایگزینی برای آن. به هر حال، کریستینا پترسون به این دلیل است که فناوری فقط در حال رشد است.
او گفت: «وقتی این چهار دیواری را ترک کنند، مهم نیست که چه کاری انجام دهند، از آن استفاده خواهند کرد. بنابراین من میتوانم حداقل در مورد آن با آنها صحبت کنم.»