دو هفته متوالی، ChatGPT لیست مواد غذایی من را خراب کرد. فکر میکردم که یک کاربرد واقعاً محکم و عملی برای هوش مصنوعی پیدا کردهام – خودکار کردن یکی از کمترین علاقهمندترین کارهای یکشنبهام – اما معلوم شد ربات در آن بسیار بد است. من پیوندی به دستور پخت شاورما گل کلم با سس تند به آن دادم و از او خواستم که مواد را در فهرستی جمع آوری کند. پیتا را فراموش کرد، بنابراین من پیتا را فراموش کردم و سپس مجبور شدم به جای آن از تورتیلا استفاده کنم. هفته بعد، به آن پیوندی به دستور پخت تاکو دادم. تورتیلاها را فراموش کرد.
اگر هوش مصنوعی حتی نتواند خواربارفروشی من را متحول کند، چگونه میتواند جهان را متحول کند؟ من به همکارم درک تامپسون که درباره فناوری و پتانسیل آن نوشته است، صحبت کردم. او به من گفت که از ChatGPT تقریباً برعکس استفاده کرده است، با ارائه مواد کوکتلی که قبلاً در انبارش داشت و درخواست دستور العمل نوشیدنی. تصمیم گرفتم آن را امتحان کنم، و به زودی یک ماکت دلپذیر که با ژالاپنو و سلتزر درست شده بود می خوردم.
هوش مصنوعی – حداقل در تکرار رایگانش – در جمع آوری اطلاعات از یک پیوند تصادفی وب سایت به شیوه ای منظم بسیار بد بود، اما در بازی با موادی که من ارائه کردم، کار خوبی انجام داد. در نوعی سنتز خلاقانه مهارت دارد – پیوندهای بین کلمات و جفت کردن آنها به دو روش آشنا و جدید برای لذت بردن کاربر. درک اینکه چرا میتواند به ما احساس غنیتری از نحوه استقرار هوش مصنوعی مولد در حرکت رو به جلو بدهد – و به ما کمک کند از استفاده نادرست و حتی مضر آن جلوگیری کنیم.
ChatGPT علاوه بر اینکه یک خریدار خواربارفروشی مأیوس کننده است، در گذشته برای انجام ریاضیات اولیه تلاش کرده است. ما کامپیوترها را منطقی و سختگیرانه میدانیم، اما ChatGPT چیزی متفاوت است: یک مدل زبان بزرگ که در بخشهای بزرگ اینترنت آموزش داده شده است تا ارتباط بین کلمات ایجاد کند، و سپس به شما “گفتگو” میکند. ممکن است دایره المعارف را خوانده باشد، اما خود دانشنامه نیست. برنامه کمتر به درست یا نادرست بودن چیزها توجه دارد. در عوض، حجم زیادی از اطلاعات را تجزیه و تحلیل می کند و پاسخ هایی را ارائه می دهد که بر اساس الگوهای زبانی ما بسیار محتمل هستند.
مقداری تصادفی یا تصادفی – چیزی که دانشمند کامپیوتر استفان ولفرم آن را “وودو” می نامد – در مدل تعبیه شده است. ChatGPT به جای اینکه همیشه نتایجی را بر اساس آنچه که به احتمال زیاد دقیق است تولید کند، که بنا به تعریف بسیار خسته کننده و قابل پیش بینی است، ChatGPT گاهی اوقات یک خمیدگی کمتر آشکار را انتخاب می کند، چیزی که با سریع همراه است اما از نظر آماری احتمال کمتری دارد. به شما خواهد گفت که این کلمه می ریزد این اصطلاح را با «When it rains, it…» شروع میکند، اما اگر آن را فشار دهید تا گزینههای دیگری پیدا کند، ممکن است «When it rains, it drizzles» یا «When it rains, it storms» را پیشنهاد کند. همانطور که کاتلین کریل، استاد فلسفه و علوم کامپیوتر در دانشگاه نورث ایسترن میگوید: «وقتی به آن دستور میدهید، میگوید: بسیار خوب، بر اساس این اعلان … این کلمه به احتمال 60 درصد به احتمال زیاد کلمه خوبی برای بعدی است، و این کلمه 20 درصد است، و این کلمه 5 درصد است.گاهی اوقات این گزینه کمتر به نوعی نادرست یا مشکل ساز است، که منجر به انتقاد عمومی می شود که مدل های زبان بزرگ «طوطی های تصادفی» هستند: می توانند کلمات را کنار هم بگذارند اما از معنا بی اطلاع هستند. تصادفی بودن هر ربات چت می تواند توسط سازنده آن شماره گیری یا شماره گیری شود.
دانیل راکمور، استاد ریاضیات و علوم کامپیوتر در کالج دارتموث، به من گفت: «در واقع کاری نیست که کاری را دقیقاً انجام دهیم. “این واقعاً در کار انجام کاری است که بسیار محتمل است.” این تمایز، حتی در حوزه کارهای روزمره نیز معنادار است: دادن فهرستی از خواربار که احتمالاً درست باشد، با دادن فهرستی از مواد غذایی که شامل همه چیزهایی است که نیاز دارم به من نمی دهد. اما وقتی نوبت به ترکیب یک نوشیدنی ترکیبی بر اساس مجموعهای از مواد اولیه میرسد، لزوماً یک راه درست برای انجام کارها وجود ندارد. راکمور خاطرنشان کرد: “شما می توانید یک کوکتل بد بخورید، اما به نوعی نمی توانید یک کوکتل اشتباه تهیه کنید.”
اکسلراد، باغ آبجو در هوستون، برای آزمایش نظریه راکمور، اخیراً برنامه ویژهای به نام «انسانها در برابر ماشینها» اجرا کرد که دستور العملهای ChatGPT را در برابر آنهایی که توسط ترکیبشناسان انسانی ساخته شده بود، قرار داد. نوار، ChatGPT را وادار کرد تا یک کوکتل طراحی کند – به عنوان مثال، یک کوکتل با الهام از آن افسانه زلدا سری بازی های ویدیویی – و سپس آن را در برابر یکی از ساخته شده توسط یک بارمن آزمایش کرد. مشتریان می توانند هر معجون را امتحان کنند و به مورد علاقه خود رای دهند. بار مسابقه را چهار بار اجرا کرد و روباتها و انسانها به تساوی رسیدند. بازسازی ChatGPT از Blackberry Bramble Jam با امضای Axelrad حتی بر نسخه اصلی پیروز شد.
لوی فرناندز، صاحب رستوران و بار که کانالی در یوتیوب درباره کوکتلسازی دارد، به همین ترتیب با این فناوری بازی میکند. او به من گفت که دستور العمل های ChatGPT “در واقع بسیار، بسیار خوب” هستند، اگرچه به دور از عیب و نقص هستند. هنگامی که او شروع به فشار دادن به محدودیتهای مواد معمولی کرد، «دستورالعملهای دیوانهکنندهای» را بیرون آورد که باید آنها را تنظیم کند. به طور مشابه، زمانی که سردبیر من به ChatGPT فهرستی از مواد بالقوه افتضاح ارائه داد – Aperol، جین، نصف آبجو، و یک کیسه نخود فرنگی منجمد – به او پیشنهاد کرد یک “Beer-Gin Spritz” با چاشنی نخودفرنگی منجمد برای یک غذا درست کند. لمس سرگرم کننده و غیرمنتظره.» (شما همیشه می توانید روی ویراستاران حساب کنید تا داستان خود را بشکنند.) ChatGPT ممکن است بر اساس داده های آموزشی خود بفهمد که سبزیجات گاهی اوقات می توانند به عنوان چاشنی نوشیدنی عمل کنند، مانند کرفس در یک مریم خونین، اما نمی تواند بفهمد چرا نخود فرنگی می تواند این کار را انجام دهد. یک انتخاب عجیب – حتی اگر خود نوشیدنی نیز عجیب باشد.
مارکوس دو سائوتوی، ریاضیدان و استاد دانشگاه آکسفورد، به من گفت: «هرازگاهی، چیزی کاملاً منزجرکننده است که به نوعی فکر میکند بسط چیزهایی است که ما دوست داریم.» در موارد دیگر، انتخاب های آن ممکن است ما را الهام بخشد، مانند مورد Blackberry Bramble Jam. همچنین، باید بگویم که در نوشتن دستور العمل های اصلی برای نوشیدنی های کلاسیک و آشنا بسیار عالی است، زیرا خود دستور العمل های کوکتل بی شماری را خوانده و ترکیب کرده است.
چیزی که ما در اینجا اساساً در مورد آن صحبت می کنیم خلاقیت است. وقتی انسانها هنر میسازند، چیزهایی را که میدانند دوباره ترکیب میکنند و با مرزها بازی میکنند. کوکتل ها بیش از هر چیز دیگری هنر هستند: دستور العمل هایی برای نوشیدنی های خاص وجود دارد، اما آنها همیشه به طعم و مزه می رسند. در این زمینه ساده و کم ریسک، ترکیب خلاق ChatGPT می تواند به ما کمک کند تا راه حلی غیرمنتظره برای یک مشکل روز پیدا کنیم.
اما این خلاقیت محدودیت هایی دارد. جورجیو فرانچلی، دکتری. دانشجوی رشته علوم و مهندسی کامپیوتر در دانشگاه بولونیا که مطالعهای روی پتانسیل تخیلی این مدلها انجام داد، از طریق ایمیل استدلال کرد که این فناوری ذاتاً محدود است، زیرا بر مواد موجود تکیه میکند. نمی تواند به خلاقیت تحول آفرین دست یابد، «جایی که ایده هایی که در حال حاضر قابل تصور نیستند … در واقع به حقیقت می پیوندند».
اگرچه ChatGPT ممکن است به ما کمک کند خلاقیت خودمان را کشف کنیم، اما خطر هموار کردن آنچه را که تولید می کنیم نیز وجود دارد. کریل در مورد “یکنواختی فرهنگی” دستور العمل های کوکتل تولید شده توسط ربات هشدار داد. شبیه به روشی که الگوریتمهای توصیه به طور مسلم موسیقی محبوب را یکسان کردهاند، چتباتها میتوانند صحنه کوکتل را به صحنهای متراکم کنند که فقط آهنگها را بارها و بارها پخش میکند. و به دلیل نحوه آموزش آنها، ابزارهای هوش مصنوعی ممکن است به طور نامتناسبی اولویت های اینترنت انگلیسی زبان را ارائه دهند. فرناندز – یک مهاجر برزیلی که برای ادای احترام به میراث خود، تمرکز خود را بر روحیههای آمریکای جنوبی و لاتین که سایر بارها ممکن است نادیده بگیرند، انتخاب کرده است – متوجه شد که ربات برای حفظ تعادل بین کوکتلهای cachaça یا pisco تلاش میکند. او گفت: «در واقع نمیتوانست به اندازه زمانی که درباره بوربون، چاودار یا جین میپرسیدم، دستور پخت خوبی به من بدهد. اگر در مورد نحوه استفاده از هوش مصنوعی فکر نکنیم، میتواند ما را به سمت یک تککشتی فراتر از میلههای ما سوق دهد.
کارشناسان فناوری و بارمنها به طور یکسان به من گفتند که باید به دستور العملهای کوکتل تولید شده توسط هوش مصنوعی به عنوان اولین پیشنویس فکر کنیم، نه محصول نهایی. آنها یک حلقه بازخورد بین انسان و ربات را تشویق کردند تا با آن کار کنید تا به آنچه می خواهید برسید.
و این توصیه فراتر از کوکتل گسترش می یابد. راکمور پیشنهاد داد که پاسخهای خود را بهعنوان «پیشنهاد کسی که واقعاً نمیشناسید اما فکر میکنید هوشمند است» به جای در نظر گرفتن این ابزار به عنوان «فرهنگ اصلی دانا که باید دنبال شود» در نظر گرفت.
به نظر می رسد اغلب اوقات ما برای پاسخ به ربات های چت هوش مصنوعی روی می آوریم، در حالی که شاید باید آنها را به عنوان همکارانی غیرقابل اعتماد – اما سرگرم کننده و خواندنی – در نظر بگیریم. مطمئناً، آنها هنوز در مورد کارهایی که باید دقیقاً انجام دهم به من کمک نکرده اند. اما آنها یک مارگاریتا تند خوب درست می کنند.