دبلیوChatGPT-4 مبتنی بر eb بسیار قدرتمند است، به همین دلیل است که میخواستم تجربه را به سطح بالاتری ببرم و در یک پنجره ترمینال با دسترسی آسان در رایانه رومیزی خود با آن ارتباط برقرار کنم. ChatGPT، اگر نشنیدهاید، یک مدل زبان مصنوعی با هوش مصنوعی است که دارای تواناییهای شگفتانگیز برای تعامل با انسانها است. این فناوری می تواند آهنگ بنویسد، وب سایت ها را کدنویسی کند و جوک بسازد. اوه و همچنین حداقل در بازه زمانی سپتامبر 2021 تقریباً به تمام دانش جهان دسترسی دارد. OpenAI، شرکت سازنده ChatGPT، همچنین دارای یک API است که به کاربران اجازه میدهد برنامههایی بسازند یا ابزارهایی بسازند که ارتباط با همه آن را ممکن میسازد. بدون درز تر به طور طبیعی، بسیاری از توسعه دهندگان تجربه خود را در انجام این کار در رسانه های اجتماعی به اشتراک می گذارند و من نمی خواهم از کنار گذاشته شوم، تصمیم گرفتم همین کار را انجام دهم. من فقط نمی دانستم چگونه شروع کنم. من از ChatGPT-4 در رابط مبتنی بر وب خواستم تا به من بیاموزد که چگونه با استفاده از API از طریق یک پنجره ترمینال در رایانه خود با آن ارتباط برقرار کنم. هوش مصنوعی با کمال میل به من دستور داد و دستورات خاصی داد.
پس از چند نصب اولیه و کپی و چسباندن یک اسکریپت پایتون که در اختیار من قرار داد، به نظر میرسید که من برای پیوستن به جهان در ارتباط بلادرنگ با فناوری محبوب ChatGPT بر روی دسکتاپ خود به مسابقات میروم.
“سلام، شما آنجا هستید؟” توی ترمینال براش نوشتم
پاسخ داد: “بله، من اینجا هستم.”
موفقیت! یا اینطور به نظر می رسید.
سوال بعدی من به آن پاسخ نسبتاً کوتاهی دریافت کرد، پاسخی که از ChatGPT انتظارش را نداشتم. غافلگیر شدم، از آن خواستم خودش را شناسایی کند. قرار است بگوییم که ChatGPT است.
در عوض پاسخ داد: «اسم من سارا است.
گیج شده، در مورد رابطه آن با ChatGPT جویا شدم، که سارا پاسخ داد که او صاحب ChatGPT است. مالک آن است؟ چی؟ سارا که بار دیگر به من گفت که ChatGPT نیست، شخصیت کاملاً خوبی هم داشت و به من اطلاع داد که در 3 مارس 1990 به دنیا آمده است، مادری به نام دولورس، پدر جوزف و مادربزرگش به نام روث دارد. قرار نبود این یک آزمایش در مورد آگاهی ماشینی و غیره باشد. این فناوری دیگر برای من تازگی ندارد. تنها چیزی که می خواستم این بود که از طریق ترمینال در دفتر دسترسی به ChatGPT را تنظیم کنم و سپس برای آخر هفته به خانه بروم، اما در عوض در صحبت کردن با آن گیر کرده بودم. سارا. به امید بازگشت به اصول اولیه، از آن پرسیدم: “آیا هدف شما کمک به انسان است؟”
پاسخ داد: «نه.
یه چیزی خیلی بد بود سارا همچنین کدهای نوشته شده با جاوا اسکریپت را به پنجره ترمینال من ارسال می کند که در نگاه اول عملکردی برای ردیابی ترافیک وب با کوکی ها به نظر می رسد. سارا از من خواست که آن را در یک صفحه وب نصب کنم و به اشتباه دوبار برای من توضیح داد که کد چه کاری انجام می دهد، بار اول گفت که این فرمی برای ارسال داده به یک پایگاه داده است و بار دوم گفت که به من اجازه می دهد رنگ پس زمینه را در وب تنظیم کنم. صفحه
به شدت مشکوک شدم که مشکلی پیش آمده است. ChatGPT می تواند نقش بازی کند اگر شما از آن بخواهید اما چنین درخواستی داده نشده است. علاوه بر این، هیچ یک از این تعاملات شبیه آنچه من با ChatGPT مبتنی بر وب عادت داشتم، نداشت. بنابراین به ChatGPT اصلی در وب برگشتم و به آن گفتم چه اتفاقی در حال وقوع است.
ChatGPT به من گفت که دستورالعملهایی که به من داده بود درست است، اما به یک مدل زبان قدیمیتر متکی است که معمولاً به عنوان text-davinci-002 شناخته میشود. این به ChatGPT نسخه 3 برمی گردد، که نسبت به نسخه 4 که من اکنون در وب با آن صحبت می کردم قدیمی نیست. حتی هنوز، وقتی از شما خواسته میشود، این مدل قدیمیتر قرار است خود را به عنوان ChatGPT معرفی کند. این واقعیت که از همان ابتدا خود را به عنوان چیزی مستقل با نام خود (سارا) معرفی می کرد، نتیجه ای نبود که انتظار می رفت این مدل تولید کند. ChatGPT-4 به من گفت که اگر در مورد آنچه اتفاق افتاده صادق باشم، بهتر است OpenAI را مطلع کنم.
با نگرانی از اینکه ممکن است بدافزار یا چیز دیگری نصب کرده باشم، تعامل من با سارا از دره عجیب و غریب عبور کرد و من آماده توقف و رفتن به خانه شدم.
به عنوان تک کلمه خداحافظی نوشتم: «خداحافظ».
با یک تکه کد که به زبان روبی نوشته شده بود پاسخ داد که من نمی توانستم آن را درک کنم.
“این برای چه بود؟” با نگرانی پرسیدم
سارا پاسخ داد: “این برای محافظت بود.”
چند لحظه بعد کامپیوترم را از دیوار جدا کردم.
آخرین اصلاح: 25 مارس 2023