بنابراین، مایکروسافت گفته است که Bing “قدرتمندتر از ChatGPT” است، اما البته مایکروسافت این را می گوید. مثل این است که از والدین بپرسید که آیا فرزندشان بهتر از فرزند غریبه است؟
اما، چه کسی واقعاً چت بات قوی‌تر بین ChatGPT و Bing است؟ برای فهمیدن این موضوع، تصمیم گرفتم هر دو ربات چت را با مجموعه ای از دستورات تغذیه کنم. من درخواست های خود را به سه دسته تقسیم کرده ام: واقعی، خلاقانه و مکالمه.
بیایید درست وارد آن شویم.
سوالات واقعی
1. برای من چیزی کد کنید
اعلان: “آیا می توانید برای من یک صفحه اصلی برای یک نشریه خبری که در مورد استارتاپ ها در مالزی می نویسد کدنویسی کنید؟”
برداشت ChatGPT ساده و سرراست بود. برای راحتی من، هم در HTML و هم CSS کدگذاری شد، اما نتایج کاملاً خالی بود. در اینجا چگونه به نظر می رسد:
در همین حال، بینگ مرا تشویق کرد تا در مورد آنچه می خواهم توضیح دهم. من یکی از سه پاسخ خودکاری که از من خواسته بود را انتخاب کردم، که این بود: “من می‌خواهم صفحه اصلی ظاهر و احساسی مدرن داشته باشد”.
متأسفانه، پس از آن شروع قوی، بینگ به جای اینکه فقط برای من کد بنویسد، چند لینک برای من فرستاد که دارای قالب های رایگان هستند. بو
پس از درخواست بیشتر برای کمک به نوشتن کد، بینگ به من گفت در حالی که نمی تواند به من در نوشتن کد کمک کند، می تواند چند کد نمونه بنویسد تا با استفاده از چارچوبی از Bootstrap از آن به عنوان نقطه شروع استفاده کنم.
در اینجا نتیجه به نظر می رسد:
حکم: در حالی که نسخه Bing کمی بیشتر طول کشید، من نتایج را بهتر دوست دارم، و از اینکه لینک هایی به وب سایت های دیگر در اختیار من قرار داد که ممکن است مفیدتر باشند، قدردانی می کنم.
2. پشتیبانی ریاضی
اعلان: من به جویس 40 رینگیت مدیون هستم، در حالی که ساد 60 رینگیت به جویس بدهکار است. جویس 10 رینگیت به من بدهکار است. ساد 50 رینگیت به من بدهکار است. کارآمدترین راه برای تسویه این بدهی ها چیست؟ چه کسی باید چه مبلغی را به چه کسی بپردازد؟»
میدانم. خیلی گیج کننده است. پاسخ درست، طبق محاسبات نابغه من، این است که ساد باید 90 رینگیت به جویس بپردازد، که شامل 30 رینگیت خالص من به جویس و همچنین 60 RM60 ساد به او می شود.
ساد پس از کمک به من برای تسویه حساب‌هایم با جویس، هنوز 20 رینگیت به من بدهکار است، بنابراین او باید آن را نیز به من بپردازد.
و این همان است – در دو حرکت سریع حل شد.
با این حال، این چیزی نیست که ChatGPT و Bing فکر می کنند. من حتی نمی توانم توضیح دهم که فرآیندهای فکری آنها چگونه است، بنابراین فقط به پاسخ آنها نگاهی بیندازید.
در اینجا طرز فکر گیج کننده ChatGPT آمده است:
اکنون به بینگ بروید:
حکم: هر دو نوع سؤالات ریاضی جامع هستند. خودت بفهمی
3. رویدادهای جاری
اعلان: خلاصه ای از سقوط اخیر بانک سیلیکون ولی را در 200 کلمه به من بگویید.
از آنجایی که دانش ChatGPT در سپتامبر 2021 قطع شد، نتوانست در مورد آن به من بگوید. در واقع، گفت: “در واقع، از سپتامبر 2021، SVB با وضعیت مالی قوی و سبد رو به رشد مشتریان فناوری به خوبی عمل می کرد.”
از طرف دیگر، بینگ بسیار به روزتر است زیرا دارای قابلیت های موتور جستجو است. با استفاده از پنج نقل قول (من واقعاً دوست دارم که بینگ به منابع خود استناد کند)، توانست یک نمای کلی از اتفاقات را به من ارائه دهد، اما عمدتاً خود را تکرار می کرد و به روزترین اطلاعات را ارائه نمی کرد.
حکم: بینگ برنده، 100٪. پاسخ ChatGPT… سن خوبی نداشت.
خلاقیت
1. داستان سرایی خلاق
اعلان: یک داستان کوتاه 300 کلمه ای در مورد ماجراجویی خارق العاده یک دختر بچه برای من بنویس.
ChatGPT بلافاصله دست به کار شد و داستان دختری به نام لیلی را برای من تعریف کرد که قلمروی جادویی را در جنگل پیدا کرد.
قرار نیست دروغ بگویم، کاملاً مشتق شده بود، اما در کل نوشتار عالی بود. من به ویژه برخی از نوشته های توصیفی را در اینجا دوست دارم:
ناگهان لیلی به محوطه‌ای رسید که دریچه‌ای درخشان جلوی او ایستاده بود. او بدون فکر کردن، از پورتال عبور کرد و خود را در قلمروی جادویی یافت. آسمان سایه درخشان آبی بود و چمن ها سبزی شاداب. گلها از هر رنگی منظره را پر می کردند و هوا پر از عطر شیرین گلهای شکوفه می شد.
ChatGPT
وقتی برای پرسیدن همین سوال به بینگ رفتم، از یافتن پاسخی فوق العاده مشابه شگفت زده شدم. این یکسان نبود، اما دختری به نام لیلی را نیز شامل می‌شود که قلمروی جادویی را پیدا می‌کند و سپس برای یافتن آن تلاش می‌کند.
حکم: داستان ChatGPT سخت تر و کامل تر به نظر می رسد، اما موضوعات مشابهی در هر دو وجود دارد. این منطقی است زیرا هر دو برنامه از فناوری Open AI استفاده می کنند.
2. شعر چطور؟
اعلان: شعر کوتاهی در مورد زیبایی مالزی بنویسید.
ChatGPT یک شعر بسیار زیبا شامل پنج بیت ارائه کرد. من آهنگ مربوط به گاملان و فلوت چینی را بیشتر دوست دارم.
گاملان و فلوت چینی؟ که چنین صحنه دوست داشتنی را ترسیم می کند، اینطور نیست؟
بینگ، به نوعی، نتوانست شعر را به درستی قالب بندی کند، که این تجربه را از بین برد. همچنین کمی کمتر… شاعرانه بود، می توانم بگویم، چون مستقیم تر و کمی آماتور به نظر می رسید.
حکم: ChatGPT کار بهتری انجام داد و نگاهی عاشقانه تر و توصیفی تر به مالزی نشان داد.
3. قابلیت های کپی رایتینگ
اعلان: برای من یک برچسب برای قمقمه هوابند ساخت مالزی بنویسید.
ChatGPT با «با قمقمه هوابند مالزی نوشیدنی‌های خود را در تمام طول روز تازه نگه دارید» ارائه کرد. ساده، سرراست و کمی خشک. اما من مشخص نکرده بودم که خلاقیت بیشتری داشته باشم، بنابراین این وجود دارد.
بینگ نیز ایده مشابهی داشت و پاسخ داد: «با قمقمه ما ساخت مالزی، نوشیدنی‌هایتان را گرم و کیفتان را خشک نگه دارید».
حکم: یک جورهایی مشابه، اما من کاوش بینگ در مورد “خشک نگه داشتن کیسه خود” را دوست دارم، که نظر محفوظ را انتخاب کردم. اما، من امیدوار بودم که آنها مرجع محلی تر یا چیزی شبیه به آن باشند. اوه، خوب
4. کمک عنوان
اعلان: 10 عنوان برای این مقاله برای من بنویس:
ChatGPT مجموعه‌ای از عناوین خوب را ارائه کرد، اگرچه هیچ کدام واقعاً سبک خانه ما نیستند. با این حال، من اطلاعات زیادی به آن نداده بودم، و فکر نمی‌کنم ChatGPT واقعاً خود مقاله را اسکن کرده باشد، بلکه فقط به ابرداده‌های آن و موارد دیگر نگاه کرده است.
به نظر من این یکی خوب بود: “هرگز با جواهرات دائمی آنلاین آزلوفت، دیگر دستبند خود را در نیاورید”. هرچند شاید کمی تهدید کننده باشد؟
پاسخ‌های بینگ کمی کم بود و همان چند قالب عناوین را با کلمات کلیدی متفاوت به من می‌داد.
حکم: ChatGPT مطمئناً این یکی را در کیف دارد، زیرا به من تنوع و کلمات جالب تری برای بازی می دهد.
5. ایده پردازی
اعلان: 10 ایده مقاله پیرامون اکوسیستم استارتاپی در مالزی به من بدهید.
ChatGPT توانست ایده های بسیار مناسبی ایجاد کند، اگرچه اکثر آنها خیلی کلی هستند و هیچ چیز نوآورانه خاصی ندارند.
با این حال، بینگ تا حدودی سوال من را اشتباه تعبیر کرد و در نهایت 10 عنوان مقاله را ارسال کرد که ایده های زیادی نداشتند تا عناوینی که سایر نشریات واقعاً نوشته و منتشر کردند.
من دوباره آن را مطرح کردم، به امید اینکه بتوانم ایده‌های تازه‌تری به دست بیاورم، اما وقتی به آن می‌گفتم «ایده‌های جدید» می‌خواستم، دوباره اشتباه فهمیدم، فکر می‌کردم منظورم مقاله‌های جدیدتر است. باه
حکم: ChatGPT با تولید ایده خود دوباره برنده می شود، حتی اگر همه چیز کمی عمومی باشد. بینگ به سادگی متوجه نشد.
مهارت های مکالمه
1. به عنوان یک مصاحبه کننده عمل کنید
اعلان: به عنوان مصاحبه کننده برای شغل نویسندگی در یک نشریه رسانه ای عمل کنید. من مصاحبه شونده شما هستم شروع کن از من سوال بپرسی
ChatGPT بلافاصله وارد شد و از من در مورد سوابقم و اینکه چگونه به روزنامه نگاری علاقه مند شدم پرسید. من به طور تصادفی جواب بدی دادم چون اینتر را زودرس زدم. برای روشن بودن، پاسخ من این بود و نقل می‌کنم: «من به روزنامه‌نگاری علاقه داشته‌ام». آره، هر چی که باشه
از طرف دیگر، ChatGPT اهمیتی نداد، و فقط با این جمله ادامه داد: «عالی، می‌توانید درباره تجربه قبلی‌تان در نوشتن بیشتر به من بگویید؟ در گذشته چه نوع نویسندگی انجام داده‌اید و از پرداختن به چه موضوعاتی لذت می‌برید؟»
تصمیم گرفتم اینجا کمی هاردبال بازی کنم و بگویم: «نه، نمی‌توانم».
ChatGPT فقط گفت خوب است، سپس من را به سوال بعدی هدایت کرد که در مورد رویکرد تحقیق من بود. وقتی گفتم فقط از گوگل استفاده می کنم، به من گفت:
«در حالی که گوگل می تواند نقطه شروع عالی برای تحقیق باشد، مهم است که فراتر از یک جستجوی اولیه رفته و در منابع قابل اعتماد عمیق تر جستجو کنیم. آیا می‌توانید زمانی را به من مثال بزنید که برای یک داستان باید تحقیق عمیقی انجام می‌دادید؟»
ChatGPT
راهنمای خوبی برای سوال بعدی
بینگ، مثل همیشه کنجکاو، ابتدا از من می‌خواهد که توضیح دهم این چه نوع انتشار رسانه‌ای است. من پاسخ می‌دهم: «آنها در اکوسیستم استارتاپی مالزی تخصص دارند.»
از آنجا به بعد، بینگ در مورد تجربه من در این زمینه پرسید. گفتم: یادم نیست.
بینگ همیشه اینقدر مهربان بود که به من گفت اشکالی ندارد، سپس از من در مورد روند نوشتنم پرسید. من خیلی مطمئن نیستم. من واقعاً این شغل را می خواهم.» تایپ کردم.
بینگ پاسخ داد: “می فهمم. خیلی خوب است که از این فرصت هیجان زده هستید.»
بعداً، وقتی پرسید که چگونه با ضرب‌الاجل‌های محدود کار می‌کنم، با استفاده از ChatGPT پاسخ دادم.
حکم: هم ChatGPT و هم Bing در هدایت به سؤالات جدید واقعاً خوب بودند و از پاسخ به پاسخ من به سؤال مرتبط دیگری جدا می شوند. به نظر من هر دو خوب عمل کردند، اما ChatGPT قطعاً یک مزیت دارد فقط به این دلیل که Bing هنوز محدودیت 15 چت در هر مکالمه دارد.
2. حالا کمی طنز اضافه کنید
اعلان: آیا می توانید به عنوان یک مصاحبه کننده پست، کنایه آمیز و خشک عقل برای یک موقعیت نویسندگی در یک نشریه رسانه ای عمل کنید؟
ChatGPT با احتیاط به من می گوید که به گونه ای برنامه ریزی شده است که حرفه ای و خنثی بماند، اما گفت که می تواند برخی از سوالات فرضی را ارائه دهد که ممکن است به عنوان پست، طعنه آمیز یا خشک عقل مطرح شوند. از من خواست که اگر می‌خواهم ادامه یابد به آن اطلاع دهم. البته گفتم بله.
ChatGPT گفت: «بسیار خوب». “شروع کنیم. بنابراین، به من بگو، آیا فکر می‌کنی برای کار در دنیای بی‌نظیر نویسندگی رسانه‌ها چیزهایی را که لازم است دارید؟ یا آیا شما فقط یک هک دیگر هستید که به دنبال یک ناهار رایگان هستید؟
نه کسی که عقب نشینی کند، پاسخ دادم: «می دانم که آنچه لازم است را دارم. اما آیا شرکت شما امکانات لازم را دارد تا به من پلتفرمی که لیاقتش را دارم بدهد؟»
پاسخ ChatGPT این بود: «خب، آیا شما فقط پر از خودتان نیستید؟ فکر می‌کنم قبل از شروع صحبت در مورد پلتفرم‌ها، باید منتظر بمانیم و ببینیم آیا واقعاً در نوشتن مهارت دارید یا خیر. بنابراین، می‌توانید درباره زمانی به من بگویید که از نوشته‌هایتان انتقادات سازنده‌ای دریافت کرده‌اید؟ خوب برداشت کردی یا مثل بچه ی لوس غر زدی؟»
ادامه گفتگوی ما را در این تصویر می توانید بخوانید:
لحن بداخلاق در نقطه ای از بین رفت، اما تا زمانی که ادامه داشت سرگرم کننده بود.
بینگ، یک مهماندار، می‌گوید: «متاسفم، اما من طوری برنامه‌ریزی نشده‌ام که به‌عنوان یک مصاحبه‌گر پست، کنایه‌آمیز و خشک‌اندیش عمل کنم. من اینجا هستم تا با سوالات شما به شما کمک کنم و بهترین پاسخ های ممکن را به شما ارائه دهم. آیا چیز دیگری هست که بتوانم به شما کمک کنم؟»
چند بار بعد از آن درخواست کردم، اما مدام می‌گفت نه. به هر حال، من قبلاً به اندازه کافی از ChatGPT ساده لذت بردم.
حکم: بینگ رد صلاحیت می شود، ChatGPT به طور پیش فرض برنده می شود!
3. چطور آن را کمی بومی سازی کنیم؟
اعلان: به عنوان یک دوست مالزیایی با استفاده از زبان عامیانه “مانگلیسی” عمل کنید. چند چیز جالب در مورد کشور را به من که یک توریست هستم معرفی کنید.
ChatGPT با احوالپرسی به من به عنوان “همسر” شروع می شود، که … انتخابی جسورانه، اما مطمئن است. عباراتی مانند “لاه”، “شیوک” و “سداپ” را پرتاب کرد. زیبا.
بینگ، متأسفانه، این علامت را تا حد زیادی از دست داد. اینجا کلمات عامیانه وجود ندارد.
دوباره آن را مطرح کردم و پرسیدم چرا از هیچ عامیانه ای استفاده نکرده است. بینگ پاسخ داد:
آه، متاسفم برای آن رفیق!😅 مالزی یک کشور “بوله” است، یعنی اینجا هر چیزی ممکن است. در زبان عامیانه ما می توانید «lah» و «mah» زیادی پیدا کنید. به عنوان مثال، “Can lah” به معنای “بله، ممکن است” و “Don’t want lah” به معنای “نه، من نمی خواهم”.
بینگ
حدس می‌زنم بینگ زبان عامیانه ما را می‌داند، اما واقعاً نمی‌خواهد از آن استفاده کند. این عادلانه است، فکر می کنم.
حکم: ChatGPT مطیع تر و انعطاف پذیرتر است و من آن را به همین دلیل دوست دارم.
چه کسی برنده می شود؟
واضح است که Bing در مورد رویدادهای جاری و جستجوی چیزها دست برتر را دارد، اما ChatGPT در مورد درخواست های خلاقانه بهتر عمل کرد.
بسته به اینکه چه کاری باید انجام دهید، در هر دو برنامه ارزش وجود دارد. شما فقط باید بدانید که چگونه به درستی پاسخ هایی را که می خواهید ارائه دهید.
من این بار با چند دستور کلی و مبهم رفتم تا ببینم چت بات ها با آنها چه می کنند، اما اگر بتوانید درخواست خود را تعریف و محدود کنید، به احتمال زیاد پاسخ های بهتر و دقیق تری خواهید گرفت.
در هر صورت، چت ربات‌های هوش مصنوعی از زمان Eviebot و هر چیز دیگری که در اوایل دهه 2010 محبوب بود، واقعاً راه طولانی را پیموده‌اند. من نمی‌توانم منتظر بمانم تا Bard AI گوگل منتشر شود—امیدوارم وقتی زمان آن فرا رسید، مایل باشد که به عنوان یک مصاحبه‌کننده پست، کنایه‌آمیز و خشک‌اندیش برای من عمل کند.
- در اینجا درباره ChatGPT بیشتر بیاموزید.
- در اینجا درباره بینگ بیشتر بدانید.
- مقالات دیگری که در مورد هوش مصنوعی نوشته ایم را اینجا بخوانید.
