به عنوان دانشیار در بخش انسانشناسی دانشگاه ویندزور، یکی از روشهای ترجیحی بث دالی برای ارزیابی دانشآموزانش از طریق کار مکتوب است، اما محبوبیت فزاینده چترباتهای هوش مصنوعی (AI) باعث شده است که او در کل رویکرد آموزشی خود تجدیدنظر کند.
دالی گفت که اولین بار چند ماه پیش پس از ارائه یکی از متخصصان فناوری اطلاعات دانشگاه، از ChatGPT مطلع شد.
دالی گفت: «یکی از پیامهایی که به دانشکده فرستاده شد نحوه ارزیابی دانشجویان است که باید تغییر کند.
ChatGPT یک ربات چت هوش مصنوعی است که میتواند کارهای مختلفی را که کاربران درخواست میکنند انجام دهد، مانند ساختن شعر، ارائه توصیههای پزشکی و نوشتن مقالههای بسیار دقیق.
نسخه ارتقا یافته چت بات به نام GPT-4 در این هفته برای برخی از کاربران عرضه می شود.
این برنامه به ChatGPT اجازه می دهد تا تصاویر را تجزیه و تحلیل کند، کد تولید کند تا بازی های ویدیویی ساده بسازد، و اکثر تست های استاندارد شده را بدون خطا انجام دهد.
دالی افزود: “به عنوان استادی که در ارائه مقاله بسیار قوی است، نمی بینم که دیگر بتوانم از آن به عنوان یک ابزار ارزیابی استفاده کنم.”
در عوض، او به مربیان پیشنهاد میکند که روشی غیرمتعارف را برای مقابله با نگرانیهایی که ممکن است در مورد استفاده دانشآموزان از ChatGPT برای موفقیت در تکالیف خود داشته باشند، در نظر بگیرند: «بازگشت به اصول اولیه».
دالی با اشاره به کاهش تعداد دانشآموزانی که به جای استفاده از رایانه یادداشتهای خود را با دست مینویسند، گفت: «هیچ رایانهای در کلاس درس مجاز نیست… این بدان معناست که دانشآموزان باید دوباره نوشتن را یاد بگیرند.
او گفت: “من فکر می کنم این چیز خوبی خواهد بود. شاید باید به سمت عقب حرکت کرد، جایی که همه اینها ارزیابی های چند گزینه ای و در کلاس است، جایی که آنها اجازه استفاده از رایانه را ندارند.”
برای دانشآموز سال اول سوفیا دالونزو، سبک فعلی آموزش دانشآموزان، بدون در نظر گرفتن ChatGPT، بیاثر است. او معتقد است عادلانه نیست که دانش آموزان را به خاطر مراجعه به چت ربات های هوش مصنوعی برای کمک سرزنش کنیم.
دالانزو میگوید: «با مقالهها و امتحانات، فقط به خاطر سپردن، بازگرداندن همه چیز و سپس فراموش کردن آن روز بعد است. “اگر دانش آموزان واقعاً آنچه را که می آموزند درک نکنند، نمی توانند مقاله ای بنویسند یا تکلیفی در مورد آن انجام دهند. بنابراین آنها به سمت هوش مصنوعی نگاه می کنند.”
به گفته الیور بردی، که سال اول تحصیل خود را در دانشگاه ویندزور نیز می گذراند، وجود تلفن های همراه همچنان به دانش آموزان اجازه می دهد تا با یکدیگر ارتباط برقرار کنند، از فناوری بهره ببرند و به ChatGPT دسترسی داشته باشند.
بردی گفت: “آنها هنوز هم به عقب و جلو خواهند رفت. همیشه ایده های مشترکی وجود دارد.”
این فقط دانشجویان در سطح دانشگاه نیستند که به ChatGPT توجه می کنند. به گفته دانشآموز کلاس دوازدهم، آدام ماسیوکیویچ، معلم او سعی کرده است اقداماتی را برای جلوگیری از استفاده دانشآموزان از چت رباتهای هوش مصنوعی اتخاذ کند، اما همکلاسیهایش آنها را دور میزنند.
“برخی از همکلاسی های من باید روی انشای خود در کلاس کار کنند، به معلم تحویل دهند و وقتی به کلاس برگشتند به کار روی آن ادامه دهند، اما آنها هنوز به خانه می روند، از ChatGPT استفاده می کنند، مطالبی را در کتاب هایشان می نویسند و سپس ماسیوکیوویچ گفت: به مدرسه بروید.
او افزود: «فقط فکر میکنم معلمان واقعاً نمیتوانند کاری برای اجتناب از آن انجام دهند، زیرا تا زمانی که ChatGPT وجود دارد، دانشآموزان راهی برای استفاده از آن پیدا خواهند کرد.»
وقتی از او پرسیده شد که آیا او مشکوک است که از ChatGPT در تکالیفی که اخیراً ارائه شده استفاده شده است یا خیر، دالی گفت که هرگز نمیخواهد در مورد صداقت دانشآموزانش سؤالی مطرح کند.
اما او همچنان معتقد است که «بازگرداندن اصول اولیه» میتواند در درازمدت سودی برای دانشآموزان داشته باشد.
دالی گفت: «من فکر میکنم بهترین اتفاقی که میتواند برای دانشگاهها و کالجها بیفتد این است که آنها مجبور شوند به روش سقراطی بازگردند، این سیستم سنتی که در آن با دانشجویان دور هم مینشینیم و درباره ایدهها صحبت میکنیم.
او گفت: “ما واقعاً باید با دانش آموزان در مورد اهداف آنها و چگونگی دستیابی به آن اهداف در هر مکانی که در آن آموزش می بینند صحبت کنیم.”