به مهم ترین گفتگو در کریپتو و وب 3 بپیوندید! امروز صندلی خود را ایمن کنید
برداشت های اولیه همه چیز برای یک استارتاپ است که سعی می کند توسط VC های برتر جدی گرفته شود و توجه کاربران جدید را به خود جلب کند.
اما چه اتفاقی می افتد اگر پروژه شما یا کل صنعت در مسیر اشتباه قرار بگیرد؟ بسیاری از پروژه های Web3 خود را در طول رونق متاورس یک سال و نیم پیش پس از تغییر نام فیس بوک به Meta Platforms به دنیا معرفی کردند. به جای استفاده از شتاب برای پیشبرد توسعه برنامه های بلاک چین، بسیاری از آنها در دام تبلیغات قرار گرفتند.
صنعت کریپتو مملو از پروژهها، پروتکلها و شرکتهایی است که اشتباهات مهمی مرتکب شدهاند و طعم بدی را در دهان ذینفعان صنعت ایجاد کرده و کل بازار را به سمت رکود سوق میدهند.
بانی چونگ رئیس استراتژی در Sending Labs است.
اکنون، بنیانگذاران فرصتی منحصر به فرد برای یادگیری از ChatGPT، پلتفرم هوش مصنوعی توسعه یافته توسط OpenAI، و موفقیت خیره کننده ای که در تغییر پارادایم توسعه هوش مصنوعی داشته است، دارند. در حالی که Web3 و AI با مشکلات مشابهی در انظار عمومی روبرو هستند – بخشی از یک “تکنلش” عمومی در برابر نوآوری های به ظاهر بی پروا و هزینه های بی رویه – کریپتو می تواند رویکرد ChatGPT را برای توسعه و برندسازی برای افزایش پذیرش اتخاذ کند.
سفرهای متفاوت
مانع اصلی وب 3 امروزه این است که چشم انداز بزرگ آن از محاسبات و امور مالی بدون واسطه از توسعه عملی و متمرکز بر کاربر پیشی گرفته است. این به جای عدم اشتیاق به فناوری پشت آن است.
بسیاری از بنیانگذاران و توسعه دهندگان کریپتوها یک “ستاره شمالی” دارند، اما این اغلب مانع از آن نمی شود که در هیاهوی بازار یا روند صعودی گرفتار شوند و اساسی ترین بخش ساخت یک محصول را فراموش کنند – ساخت چیزی که مردم دوست دارند یا می خواهند. برای استفاده.
همچنین ببینید: Crypto Long & Short: یافتن آلفا در رمزنگاری مرتبط با هوش مصنوعی
با نگاهی به تاریخچه پذیرش امواج جزر و مدی، رشد عظیم تنها زمانی اتفاق می افتد که عناصر قابلیت همکاری و تجربه کاربر (UX) با هم ترکیب شوند. ملموس بودن، احساس فناوری برای کاربران بالقوه، در مورد هر توسعه فناوری جدید، به ویژه در مورد مفاهیم انتزاعی مانند هوش مصنوعی یا Web3، بسیار مهم است.
مصرف کنندگان سال هاست که از طریق جستجوهای گوگل یا پیشنهادات نتفلیکس از هوش مصنوعی استفاده می کنند، اغلب بدون اینکه بدانند. اما آنها تنها پس از جلب توجه ChatGPT به یادگیری ماشین شروع کردند و به وضوح نشان دادند که هوش مصنوعی مولد چقدر می تواند چشمگیر باشد.
در مقابل، Web3 همچنان مبهم است. اکثریت مردم نمیتوانند بیشتر برنامههای کاربردی آن را ببینند یا از آن استفاده کنند، و باعث میشود که پروژهها برای توجیه اینکه چرا هر کسی باید به آن اهمیت دهد دچار مشکل میشود.
در اینجا سه راه وجود دارد که Web3 می تواند با محیطی که به سرعت در حال تغییر است سازگار شود، زیرا GPT-4 آنلاین می شود.
1. به جای شروع از صفر، یک محصول در صنعت بسازید
بله، داشتن یک چشم انداز بزرگ از آنچه Web3 می تواند باشد مهم است، اما هر شرکتی نمی تواند وزن کل یک صنعت را بر دوش خود حمل کند. تثبیت جایگاه یا «محصول قهرمان» که به طور معناداری به کل اکوسیستم کمک میکند، زمانی که توسعهدهندگان به آنچه که قصد ساختن آن را دارند دست مییابند، میتواند الگویی برای دیگران باشد.
در طول آخرین رونق بلاک چین، بسیاری از پروژه ها به دنبال ساخت اکوسیستم های فراگیر بودند که اساساً جایگزین بانک ها یا بلاک چین های غالب شوند. البته، این ایده که یک شرکت واحد می تواند صنعتی را که با قرن ها تجربه و رشد شکل گرفته است، تغییر دهد و جایگزین کند، پوچ است. Web3 از واقعیت اقتصادی مستثنی نیست.
بنیانگذاران برای اینکه واقعاً در Web3 درست شوند، تقریباً مانند هر صنعت دیگری، باید با شکافی شروع کنند که می توانند واقع بینانه آن را برطرف کنند. به عنوان مثال، انگیزه راه اندازی Sending Labs از تیم موسس ما ناشی شد که متوجه شدند Web3 عملاً هیچ زیرساخت ارتباطی منسجمی به خصوص در سطح گروه ندارد.
این باعث ایجاد نوعی کاتالیزور برای شروع ساخت محصولی شد که به طور مشخص برای حل این مشکل آشکار در زمینه گسترده تر Web3 کار می کرد. مطمئناً، میتوانستیم روی توسعه یک اکوسیستم کامل از ابتدا تمرکز کنیم. اما اگر اصول اولیه در فناوریهایی مانند کیف پولهای بلاک چین وجود داشته باشد، بهبود پایهای که مردم در حال حاضر از آن استفاده میکنند، راه بسیار عملیتری برای دستیابی به اهداف خود بهعنوان یک شرکت و در نهایت پیشبرد Web3 بهعنوان یک صنعت است.
2. بخش خود را نقطه فروش خود قرار ندهید
اگر بلاک چین را به عنوان اصلی ترین طرح محصول خود قرار می دهید، قبلاً به پای خود شلیک کرده اید. همانطور که چرخ دنده ها را در پشت ChatGPT نمی بینید، کاربران حتی نیازی ندارند بدانند که از بلاک چین استفاده می کنند. نه اینکه بگوییم فناوری زیربنایی یک محصول باید یک راز یا یک جعبه سیاه باشد، اما افراد خارجی برای لذت بردن از یک محصول نباید نیازی به دانش دایرهالمعارفی از فرآیندهای بلاک چین داشته باشند.
تبدیل کردن بخش خود به یک نقطه فروش نیز می تواند افراد خارجی را که لزوماً فناوری زیربنایی پروژه شما را درک نمی کنند، بیگانه کند. اگر از بلاک چین استفاده می کنید تا به کاربران ابزارهای بتن ارائه دهید، آنها باید بتوانند این مزایا را در استفاده از محصول احساس کنند نه اینکه بخوانند که چگونه بلاک چین انقلابی است در کاغذ سفید شما.
ایستادن محصول به تنهایی در حالی که به کاربران این فرصت را میدهد تا در صورت تمایل به انجام این کار بیشتر بیاموزند، میتواند ارتباط آنها با این فناوری را بیشتر کند. باز هم، OpenAI برای شما ضروری نیست که بدانید مدل هوش مصنوعی آن واقعاً چگونه کار می کند تا از ChatGPT برای طرح کلی مقاله خود یا ارائه یک شعار چشم نواز استفاده کنید.
3. لازم نیست هر محصول Web3 خارجی های رمزنگاری را هدف قرار دهد
بیشتر پروژههای بلاک چین متمرکز بر مصرفکننده، رویای آنهایی هستند که در پذیرش جریان اصلی، کد را شکستهاند. اما ضروری است که قبل از انتقال به سمت مخاطبان اصلی، چیزی مفید و جدید برای جوامعی که تا حدودی آشنا هستند یا کاملاً غرق در زنجیره بلوکی هستند، ارائه دهیم.
هنگامی که یک پروژه رمزنگاری خدمات جایگزین اینترنتی “حفظ حریم خصوصی” را به عموم مردم وعده می دهد، به وضوح مخاطبان اشتباهی را هدف قرار می دهند. افرادی که هرگز بیتکوین نخریدهاند اهمیتی نمیدهند – یعنی حتی در مورد آن بشنوند. این یک مسیر مطمئن برای قفل نگه داشتن پروژه ها برای همیشه در نقطه اول است.
در عوض، برای ایجاد Web3، بنیانگذاران مبتکر باید نیازهای مصرف کنندگانی را که قبلاً در سطوحی با محصولات Web3 درگیر هستند، برآورده کنند. اگر محصول شما واقعاً مؤثر باشد و برای مخاطبانی که قبلاً همه آن را در کریپتو و بلاک چین دیدهاند مفید باشد، میتوانند آن را تضمین کنند.
این نوع پذیرش دهان به دهان در سطح متخصص در هر صنعت نوپا یا فناوری جدید اتفاق می افتد. در مورد آن فکر کنید: اگر به فکر دانلود یک برنامه سرمایه گذاری جدید بودید، احتمالاً از دوستی که با سرمایه گذاری و امور مالی آشنایی دارد و میلیون ها برنامه مشابه مختلف را دیده است می خواهید بگوید که آیا این برنامه کاربردی ارزشمند است یا خیر. همین اصل در مورد ترسیم خارج از صنعت به Web3 نیز صدق می کند.
حرکت غیرقابل توقف فناوری می تواند توسط انسان ها محدود شود
طراحی Web3 به عنوان یک اکوسیستم جامع چالشی منحصربهفرد برای استارتآپها از نظر ایجاد محصولاتی است که به کل Web3 میپردازند. ساخت قطار در حالی که مسیر قطار در حال ریل گذاری است به اندازه کافی سخت است.
تصور کنید قطار را بسازید و همزمان به ساخت مسیر کمک کنید. این نیاز به نظم و انضباط فوق العاده و تمرکز لیزری دارد. این نوع از مدل توسعه ناپایدار است، زیرا پروژه ها یا فاقد منابع هستند یا به جای تلاش برای حل یک موضوع خاص، تلاش می کنند تا هر مشکل خاص بخش را حل کنند.
OpenAI ChatGPT را برای اصلاح دنیا یا درک همه از شبکه های عصبی ایجاد نکرد. با یک اعلان شروع شد که هیچ کس برای شروع استفاده از آن نیازی به دستورالعمل نداشت، بنابراین مخاطبان میتوانند خودشان تجربه کنند که چگونه این دستور ساده میتواند زندگی آنها را بهتر کند. لحظه ChatGPT Web3 زمانی فرا می رسد که ما می توانیم همین کار را برای کاربران Web3 انجام دهیم.
همچنین ببینید: حقیقت در مورد هوش مصنوعی و خلاقیت
رسانههای اجتماعی پتانسیل پذیرش گسترده Web3 را دارند و بلوکهای سازنده آن در حال حاضر وجود دارد. تمرکززدایی میتواند به عنوان ستون فقرات زیربخشها عمل کند، مانند پیامهای مستقیم، ارتباطات گروهی و ارزش تجاری بلاک چین، همگی میتوانند به روشی قابل دسترس بر روی آن ایجاد شوند.
ایجاد یک اکوسیستم و زیرساخت کامل از ابتدا برای استارت آپ های Web3 به طور منحصر به فردی دلهره آور و چالش برانگیز است. فقط داشتن اعتقاد به ساخت یک محصول از نظر فن آوری جالب کافی نیست. اگر ChatGPT چیزی به ما یاد داده است، باید همیشه به یاد داشته باشیم که پذیرش زمانی اتفاق میافتد که کاربران محصول شما را سرگرمکننده و لذتبخش میدانند.