به سردبیر:
«نوام چامسکی: وعده دروغین ChatGPT»، نوشته نوام چامسکی، ایان رابرتز و جفری واتومول (مقاله مهمان نظر، nytimes.com، 8 مارس):
دکتر چامسکی و همکارانش درست میگویند که هوش مصنوعی هیچ شباهتی به ذهن انسان ندارد که میلیونها سال طول کشید تا با استفاده از منابع کل زمین تکامل یابد. هوش مصنوعی طی چند دهه با استفاده از کسری ناچیز از ثروت زمین توسعه یافت.
مغز انسان به طرز شگفت آوری کند، نادرست و فراموشکار است. قادر به محاسبه سریع ممیز شناور با دقت بالا نیست، که معادلات را تا اعشار بسیاری حل می کند. رایانهها میلیونها بار سریعتر هستند، با حافظهای اساساً خطاناپذیر، توجه کامل و صبر بیپایان. کامپیوتر محصول ذهن انسان بود که واقعاً فوق العاده است.
برخلاف ادعای نویسندگان، تردیدی وجود ندارد که ماشینها در این قرن در علوم، ریاضی و مهندسی جایگزین انسانها خواهند شد. اما هوش مصنوعی آینده به جای یادگیری عمیق خسته کننده مانند ChatGPT از الگوریتم های بیزی استفاده خواهد کرد. (روشهای بیزی از حداقل دادههای آموزشی استفاده میکنند، دقت بهینه را نوید میدهند و عدم قطعیت را کمی میدهند، قابلیتهایی که یادگیری عمیق فاقد آن است.)
تصور اینکه رایانهها نیز انسانها را از نظر شرارت تحت تأثیر قرار دهند، دشوار است.
فرد داوم
کارلایل، ماس.
به سردبیر:
نوام چامسکی و همکارانش از دیدگاه زبانی شکاف غیرقابل پل زدنی را که هوش مصنوعی و چت بات ها را که محصولات قابل توجه تجزیه و تحلیل و ترکیب زبان هستند، از هوش و دانش انسان جدا می کند، توضیح داده اند.
اما یک تفاوت اساسی تر از موارد ذکر شده وجود دارد. هوشی که چتباتها ایجاد میکنند، انتزاعی از ذهن و دانش است که از یک سو از دادههای اولیه انسان از احساسات و عواطف بدنی و از سوی دیگر از آگاهی حسی-ادراکی از دنیای بیرون جدا شده است.
تنها راهی که فناوری میتواند این مشکل را حل کند، ایجاد انسانهای هیبریدی با اتصالات رباتیک کاشتهشده است، پیشرفتی که من از آن میلرزم.
مایکل رابینز
آمهرست، ماس.
نویسنده یک روانکاو، استاد سابق روانپزشکی بالینی در دانشگاه هاروارد، و نویسنده “آگاهی، زبان و خود” است.
به سردبیر:
نوام چامسکی و همکارانش در مقاله متفکرانه و شفاف خود در مورد نسل جدید شگفتی های هوش مصنوعی به این نتیجه رسیدند که “ما فقط می توانیم به محبوبیت آنها بخندیم یا گریه کنیم.”
در تعادل، من می ترسم که اشک ها درست شود و به دنبال آن کار سخت برای دور زدن قدرت های بالقوه مخرب هوش مصنوعی به دنبال آن باشد. کوکتل کشنده غرب از قضاوت گرایی، کالایی سازی و نظارت می تواند به طور قابل تصوری منجر به استفاده از هوش مصنوعی در درجه اول برای سرکوب افراد شود.
وقتی این اتفاق بیفتد، ما به دنبال کافکا، بولگاکف و فراست خواهیم بود تا در مورد اینکه چگونه یک چیز را بگوییم اما معنایی کاملاً دیگر داشته باشیم.
فین کیگان
نیوپورت، ایرلند
به سردبیر:
کمتر از شش ماه است که ChatGPT در سطح آگاهی عمومی منفجر شده است. بلافاصله بحث برانگیز شد. برخی آن را غیرقانونی می دانند. برخی آن را در آغوش می گیرند. دیگران کف می زنند.
ChatGPT یک ابزار آموزشی جدید درجه یک است. حتی این پتانسیل را دارد که بلاک نویسنده را بشکند. چرا مدارس عقب می نشینند؟ برخی از تقلب می ترسند، گویی درستی از یادگیری مهم تر است.
این را در نظر بگیرید. به دانش آموزان محول کنید که ChatGPT یک مقاله بنویسد. سپس، از آن دانشآموزان بخواهید که مقاله به دست آمده را با معیارهای منطق، تعصب، دانش، محتوا، سبک و تفکر خلاق نقد کنند. پس از آن، از دانشآموزان بخواهید که مقاله را بازنویسی کنند تا بر کاستیهایی که نقد آنها آشکار کرده، غلبه کنند.
من نمی توانم راهی بهتر برای آموزش تفکر بهتر، نوشتن بهتر و تحقیق بهتر از این که دانش آموزان انسانی یک مقاله ماشینی را نقد کنند، بیاندیشم.
ما از چه می ترسیم؟ بیایید به نوع انسانی خود ایمان داشته باشیم.
جک کامین
کارلزبد، کالیفرنیا
به سردبیر:
نوام چامسکی و نویسندگان همکارش دقیقاً هدف قرار گرفته اند. ChatGPT جذاب است، اما تبلیغات بسیار زیاد است.
تجربیات من در دو زمینه مورد علاقه نمی توانست بیشتر از این متفاوت باشد. در عرصه علم داده، هنگام نوشتن برنامههای پایتون بر اساس خواستههای من، عملکرد بسیار خوبی دارد، اگرچه نیاز به ویرایش دارد.
از سوی دیگر، در زمینه سرگرمی من، تاریخ، نتایج بسیار نادرستی ایجاد می کند اما آنها را با اطمینان زیادی ارائه می دهد. دلایل انجام این کار توسط نویسندگان مقاله ارائه شده است.
ببخشید بچه ها، من روی آن برای نوشتن مقالات ترم حساب نمی کنم.
راجر گیتس
فورت ورث
مردان تراجنسیتی در ولزلی
به سردبیر:
پاسخ «دانشجویان ولزلی به پذیرش آزاد برای مردان ترنسجندر رأی میدهند» (مقاله خبری، 15 مارس):
دانشجویان ولزلی که کالج را برای پذیرش مردان ترنس تحت فشار قرار میدهند، این مشکل دقیقاً عقب مانده است. آنها نمی توانند تمایز مناسب بین جنسیت و فرهنگ قائل شوند.
جنسیت یک مقوله بیولوژیکی است که عموماً در بدو تولد (یا در نقطه ای از رحم) به آن اختصاص داده می شود. اجزای مختلف آن ممکن است گاهی اوقات با یکدیگر در تضاد باشند. جنسیت یک مقوله فرهنگی است که نحوه زندگی یک فرد را نشان می دهد که ممکن است در برخی مواقع با جنسیت آن فرد در تضاد باشد.
کالج های زنان موسسات فرهنگی/آموزشی هستند که به زنان اختصاص یافته اند. آنها معمولاً زنان ترنس را می پذیرند، همانطور که باید. پذیرش مردان ترنس یا حتی کسانی که ترجیح می دهند به طور کلی از طبقه بندی جنسیتی سنتی فرار کنند، با این مأموریت مطابقت ندارد.
جودیت شاپیرو
برین ماور، پا.
نویسنده از سال 1994 تا 2008 رئیس کالج بارنارد بود و استاد ممتاز انسانشناسی در کالج بارنارد و برین ماور است.
تعصب در وام دادن
به سردبیر:
«بهانه پس از عذر»: توسعهدهندگان سیاهپوست و لاتین تبار برای گسترش تلاش میکنند» (مستغلات، 5 مارس) به عدم دسترسی به سرمایه به عنوان یک دلیل کلیدی برای تعداد بسیار زیاد توسعهدهندگان موفق سیاهپوست و لاتین تبار اشاره میکند. این چالش توسط افراد رنگین پوست در صنایع تجربه می شود.
برای رفع این مشکل، ما باید مهم ترین مرحله وام دهی را اصلاح کنیم: پذیره نویسی. به طور سنتی، پذیره نویسان به عواملی مانند پیش پرداخت های کوچکتر و نسبت بدهی به درآمد بالاتر که در میان وام گیرندگان غیرسفیدپوست به دلیل نژادپرستی سیستمیک طولانی مدت شایع تر است، نگاه نامطلوب دارند.
روش های منصفانه تری برای تعیین احتمال و توانایی متقاضی برای بازپرداخت وجود دارد. کارگروه تعهد ما برای عدالت نژادی شامل وام دهندگانی است که رویکردهای مختلف پذیره نویسی را آزمایش می کنند، مانند ارزیابی سوابق اعتباری به جای استفاده از بریدگی امتیاز اعتباری سخت. نتیجه، پرتفوی هایی با عملکرد بالا و تنوع نژادی بیشتر است.
صنعت مالی فرصتی برای جایگزینی استانداردهای پذیره نویسی دارد که بحران نمایندگی را در صنعت توسعه و فراتر از آن تداوم می بخشد. ما می توانیم شیوه های عادلانه تری را برای ایجاد تغییرات واقعی و سیستماتیک گسترش دهیم.
ارین کیلمر نیل
اوکلند، کالیفرنیا
نویسنده، مدیر اجرایی بنیاد دولتی سودمند است که به دنبال یک سیستم بانکی عادلانه تر است.
به سردبیر:
«چگونه فناوری ترازوها را در مورد انعام راهنمایی می کند» (تجارت، 2 مارس) نور روشنی را بر یک موضوع سیستمی می تاباند که نشان می دهد این کشور چگونه برای کارگران خود ارزش قائل است. به جای استفاده از فناوری برای گناهکار کردن مشتریان در انعام، ما باید به همه کارگران دستمزدی بپردازیم که در هزینه کالاها و خدمات صرف می شود، همانطور که در بسیاری از کشورهای دیگر وجود دارد.
تام سالیرز
تاکوما پارک، Md.
نویسنده مدیر ارتباطات در مرکز حقوق و سیاست اجتماعی است.