(12 مارس 2023 / JNS) زمانی که ChatGPT برای اولین بار رونمایی شد، واکنش عمومی ترکیبی از شیفتگی و وحشت بود. برخی از نویسندگان حتی تعجب کردند که آیا این لحظه ای است که رایانه ها به خودآگاهی می رسند؟ شاید کابوس علمی تخیلی در دست گرفتن اسکای نت در همین حوالی باشد. دیگر نگرانی های پیش پا افتاده تر ظاهر شد. برخی از معلمان نگران بودند که دانش آموزانشان برای نوشتن مقالات دانشگاهی به ChatGPT مراجعه کنند.
معلوم شد که این نگرانیها هشدارهای دروغین است. ChatGPT به خودی خود هوش بومی ندارد. این به سادگی یک تقلید درخشان است. ChatGPT دقیقاً مانند ابزار یک جمله کامل در ایمیلها و پردازشگرهای کلمه، پاسخ را بر اساس نحوه پاسخگویی به سؤالات مشابه در سایر نقاط اینترنت حدس میزند. اما همچنین می تواند به شدت نادرست باشد، و گاهی اوقات پاسخ هایی را می سازد که هیچ مبنای واقعی ندارند. حتی می تواند ریاضیات پایه را اشتباه بگیرد. ChatGPT صرفاً یک تقلید استثنایی است.
اما نوشتن موعظه یکی از زمینههایی است که ChatGPT در آن برتری دارد. چندین خاخام و وزیر موعظه های ChatGPT را ارسال کرده اند. یکی از تیترهای آنلاین با صدای بلند “ChatGPT برای دین می آید و کشیش های تنبل ممکن است از آن برای نوشتن موعظه های خود استفاده کنند.” این مقاله به نقل از خاخام جاشوا فرانکلین، که پس از به اشتراک گذاشتن موعظهای که به طور کامل توسط ChatGPT نوشته شده بود، به جماعت خود گفت: «من از مرگ میترسم… فکر میکردم رانندگان کامیون خیلی زودتر از خاخام پیش میروند تا موقعیت خود را به خاطر هوش مصنوعی از دست بدهند. ” و سوال این است: آیا ChatGPT می تواند خطبه بهتری بنویسد؟
من فکر میکنم که ما به این موضوع اشتباه نگاه میکنیم. اگر ChatGPT بتواند خطبه ای را صرفاً بر اساس تقلید بنویسد، سؤال واقعی این است: چرا خاخام ها نمی توانند خطبه ای بهتر از ChatGPT بنویسند؟
ChatGPT می داند که چگونه عبارات موعظه ای قابل پیش بینی را بازتولید کند و برای این کار برنامه ریزی شده است. مسئله واقعی موعظه های بسیار مکرر رنگ به عدد است که تقلید آسان است.
تکرار عیب نیست. بسیار مهم است که پیام های اساسی را بارها و بارها تکرار کنید. خاخام موشههایم لوزاتو، در ابتدای متن کلاسیک خود «مسیر عدالتخواهان» اظهار میدارد که «این اثر را ساختهام نه برای اینکه به مردم چیزهایی را که نمیدانند بیاموزم، بلکه برای یادآوری چیزهایی که قبلاً میدانند و چیستند. برای آنها بسیار آشنا است.» باید بر درس های مهم تاکید کرد. وقتی مردم به من می گویند که خطبه من «موعظه برای گروه کر» است، من یک پاسخ استاندارد دارم: گاهی گروه کر نیز به موعظه نیاز دارد.
اما این نباید بهانه ای برای کمبود خلاقیت باشد. بینش عمیقی در مورد اساسی ترین مفاهیم اخلاقی وجود دارد. سطحی نگری در واقع نشان دهنده عدم اشتیاق به پیامی است که منتقل می شود.
خلاقیت یک ارزش اساسی یهودی است. که در پرشات وایاخل، خداوند بزالل را می خواهد که بر ساخت و ساز آن نظارت کند میشکان، اولین پناهگاه در بیابان. او به شکلی نمایشی معرفی شده است: «ببینید، من بزالئیل، پسر اوری، پسر حور، از قبیله یهودا را به نام خوانده ام. و او را از روح خدا پر کردم، در حکمت، در فهم، در دانش، و در تمام شیوه های کار.» (خروج 31: 2-3).
انتصاب، و عبارت “به نام خوانده می شود”، علاقه بسیاری از تفسیرها را برانگیخته است. یکی از قسمتهای میدراش تعجب میکند که چرا خدا از موسی نخواست که این وظیفه را انجام دهد. دیگران به دنبال درک معنای این کلمات هستند و توانایی بزالل از چه نظر منحصر به فرد است.
بیشتر این تفاسیر به همین ایده اشاره دارند: خلاقیت متعالی است. رامبان توضیح می دهد که آنچه بزالل را منحصر به فرد کرده است این است که او به عنوان یک برده در مصر بزرگ شده است، جایی که «یهودیان زیر کار در ملات و آجر له شده بودند و هیچ دانشی از نحوه کار با نقره و طلا به دست نیاوردند. تراش سنگ های قیمتی… بنابراین شگفت انگیز بود که در میان آنها مرد خردمندی یافت می شد… یک صنعتگر، یک گلدوزی و یک بافنده… و حتی کسانی که آنها را می شناسند و به انجام آنها عادت دارند، اگر دست آنها مدام درگیر باشد [work with] آهک و گل، توانایی انجام چنین کارهای هنری و ظریفی را از دست می دهند. برده نباید صنعتگر بودن را بداند.»
خلاقیت بزالل محصول روحی است که حاضر نشد در هم کوبیده شود و هنر او تجلی آزادی درونی است. و این خلاقیت می تواند متعلق به هر کسی باشد که واقعاً الهام گرفته باشد.
میدراش دیگری توضیح می دهد که بزالل راز خلقت خدا را درک کرده است. این درک نشان می دهد که خلاقیت در یهودیت چقدر قابل توجه است.
علم برای خلاقیت ارزش قائل است زیرا چشم اندازهای جدیدی از درک را می گشاید، اما می توان تصور کرد که یهودیت، که مبتنی بر سنت است، با خلاقیت دشمنی می کند. خاخام جوزف بی. سولوویچیک، در بخش دوم «انسان هالاخیک،» استدلال می کند که برعکس درست است. او با تکرار میدراش درباره بزالل توضیح میدهد که انسان باید از خدا تقلید کند. و اگر خداوند خالق است، انسان نیز باید خالق باشد. خاخام Soloveitchik توضیح می دهد که بسیاری از تجربیات مذهبی فرد، از جمله توبه، نبوت و رابطه شخصی با خدا، به خلاقیت فرد بستگی دارد. خودسازی یک عمل خلاقانه است که گذشته را دوباره تفسیر می کند و آینده را دوباره تصور می کند، و تمایل به نوآوری برای رشد معنوی اساسی است. از نظر خاخام سولوویچیک، خلاقیت یک ارزش اساسی یهودیت است، ارزشی که با جهان علمی مشترک است.
خلاقیت نیاز به استقلال، بینش و تخیل دارد، همه توانایی هایی که ChatGPT فاقد آنهاست. اما ChatGPT تنها نیست که در فشار دادن به عوام فریبی و فروتنی است. بسیاری از انسان ها نیز این کار را انجام می دهند. اگر متوجه شدیم که نظرات خودمان بسیار شبیه ChatGPT است، این یک نقص در آن نیست. بلکه محصول شکست خود ماست. مانند یک طوطی، ChatGPT ما را وادار می کند که صدای واقعی خود را بشنویم.
به موازات توسعه رایانههای هوشمندتر، بیحوصلگی بشریت است. ایده ها باید در قالب شعارهای رسانه های اجتماعی از پیش هضم شده خرد شوند. سپس آنها بدون تفاوت های ظریف تکرار می شوند. قطبی شدن در سیاست آمریکا فقط یک پدیده جامعه شناختی نیست. این یک دگرگونی فکری است که در آن مردم دیگر انتقادی فکر نمی کنند و دیگر اهمیتی به داشتن دیدگاه های مستقل ندارند. بی ادبی ها بر روز حکومت می کنند.
در دو قرن اخیر، یهودیان موفقیت های چشمگیری در دنیای علم داشته اند. نورمن لبرشت در کتاب خود با عنوان «نابغه و اضطراب» چگونگی این اتفاق را بررسی می کند. در مقدمه، او داستانی در مورد دانشآموزان یک یشیوای نخبه لیتوانیایی میگوید که هر هفته برای تماشای مسابقه فوتبال محلی ترک میکنند. رئیس یشیوا از آنها می پرسد که چرا در درس خود غایب هستند. دانش آموزان توضیح می دهند که آنها طرفدار فوتبال هستند و عاشق تماشای بازی هستند. خاخام تصمیم می گیرد یاد بگیرد که شاگردانش به چه چیزی علاقه دارند، بنابراین آنها را در یک بازی فوتبال همراهی می کند. پس از تماشای دقیق نیمه اول، خاخام رو به دانش آموزان می کند و می گوید: من مشکل شما را حل کردم.
“چطور؟” شاگردانش می پرسند
فقط یک توپ به هر تیم بدهید و دیگر چیزی برای دعوا نخواهند داشت.
این ممکن است یک شوخی باشد، اما درخشش عمیق را نشان می دهد. خاخام به جای اینکه بازی را دنبال کند، به این فکر می کرد که چگونه می تواند آن را بهتر کند. خلاقیت وظیفه ای است بر تمام کسانی که در تصویر خدا آفریده شده اند. ما نیز میتوانیم موارد ناقص و ناموفق را بهبود ببخشیم. و این بخشی از فرهنگ یهودی بوده است و تا بزالل بازمی گردد.
خاخام Chaim Steinmetz خاخام ارشد جماعت Kehilath Jeshurun در نیویورک است.
این مقاله در ابتدا توسط The Jewish Journal منتشر شده است.