میل انسان به مهار قدرت جادو – یا خلق چیزی در تصویر خود از طریق علم – عمیقاً در اسطوره، خیال و تخیل ریشه دارد.
شاهکار ادبی فرانکنشتاین در سال 1818 مری شلی را در نظر بگیرید که در آن دانشمند جوانی به نام دکتر فرانکنشتاین، از اعضای بدن نبش قبر شده یک نیمه مرد را به موجودی ترسناک تبدیل می کند که بلافاصله متوجه می شود اشتباهی غیرقابل کنترل است.
همانطور که راس دوتات اخیراً در نیویورک تایمز نوشت مقاله“این انگیزه یک انگیزه باستانی است: این ایده که ممکن است یک جن را ببندد، یک گولم بسازد یا یک خدا یا پری را دستکاری کند تا دستور شما را انجام دهد، عمیقاً در تخیل انسان حک شده است.”
یا، نظرات اسکات آرونسون، دانشمند کامپیوتر در دانشگاه تگزاس، آستین را در نظر بگیرید:
«یک بیگانه (ChatGPT) از خواب بیدار شده است – مسلماً یک بیگانه به سبک خودمان، یک گولم، بیشتر روح تجسم یافته همه کلمات در اینترنت تا یک خود منسجم با اهداف مستقل. چگونه میتوانستیم چشمهایمان از اشتیاق برای یادگیری همه چیزهایی که این بیگانه باید بیاموزد، نپرد؟ اگر بیگانه گاهی اوقات با معماهای حسابی یا منطقی دست و پنجه نرم می کند، اگر درخشش وهم آور او با حماقت، توهم و اعتماد به نفس نابجا در هم آمیخته باشد… خب، جالب تر!
ChatGPT مانند یک حضور غیرقابل پیش بینی ظاهر شده است که با ما همراه است، به خواست ما، و در کنار هم به عنوان همدم دانش ما زندگی می کند که به روش شخصی شبیه سازی شده صحبت می کند.
ChatGPT چه چیزی را برای تجارت اعلام می کند؟
با وجود همهمهای که درباره ChatGPT وجود دارد، کسبوکارها در حال بررسی پتانسیل آن برای بهبود عملیات و تجربه مشتری هستند. با توجه به زمان کافی، آسمان حد است – در عقل.
با هم صحبت کردیم دیوید لیو، بنیانگذار و مدیرعامل Deltapath، در مورد پتانسیل ChatGPT.
لیو گفت: «یک چت ربات سنتی NLP نمی تواند مکالمه طولانی داشته باشد. «برای کشف نیت به آموزش و یادگیری مستمر با مداخله انسانی نیاز دارد. ChatGPT یک هوش مصنوعی محاورهای است که ربات چت را به سطح بعدی ارتباط بین انسان و ماشین میبرد.»
برای شرکت ها، ChatGPT نقطه شروعی برای کشف، جمع آوری و به اشتراک گذاری داده ها است. اما این فقط به اندازه داده هایی است که یاد می گیرد، از این رو تمایل آن به نادرست بودن و بی اساس بودن در پاسخ هایش است.
برای اینکه ChatGPT موثر باشد، شرکتها باید اطمینان حاصل کنند که اطلاعات معتبر و دقیق در دوره آموزشی به شدت اعمال میشود و تدابیر امنیتی برای اطمینان از صحت دادههایی که ارائه میکند وجود دارد. این زمان می برد.
لیو گفت: «در کوتاهمدت، فکر نمیکنم ChatGPT در تنظیمات شرکتی واقعی باشد.
برای شرکت ها، یک ChatGPT عمومی و یک خصوصی
لیو گفت، نگرانیهای مربوط به حفظ حریم خصوصی، نسخه فعلی ChatGPT را محدود میکند، زیرا به ارائه دادههای خصوصی به OpenAI نیاز دارد.
برای استفاده از قدرت ChatGPT، شرکت ها باید اطلاعات ممتاز و محرمانه را در اختیار OpenAI قرار دهند. شرکت ها در معرض خطر از دست دادن فرآیندهای تولید و عملیات تجاری، استراتژی های بازاریابی و فروش، داده های مالی و سایر اطلاعات نزدیک هستند.
با ChatGPT خصوصی، کسبوکارها یک محیط امن برای اشتراکگذاری آشکار دادههای اختصاصی خود برای ایجاد بهترین یادگیری و آموزش ماشینی خواهند داشت.
“اگر بخواهم پیام متنی بسازم که نشان دهنده سبک نوشتن شخصی من باشد، باید تاریخچه چت قبلی را به OpenAI بدهم. لیو توضیح داد که مشتریان ما هرگز این اجازه را نمی دهند.
لیو دو نسخه از ChatGPT را پیشنهاد می کند – یک نسخه سازمانی که در یک سازمان قرار دارد – و یک نسخه عمومی. او توضیح داد: «نسخه سازمانی دادهها را به ربات اختصاصی یک شرکت میرساند و اطلاعات خارج از سازمان را به اشتراک نمیگذارد.
مشتری ChatGPT سازمانی خود را مدیریت می کند که شامل داده های اختصاصی است. او گفت: “هرچه از آن بخواهید، به همراه داده های آموزشی که در دستان بخش فناوری اطلاعات باقی می ماند، اختصاصی خواهد بود.”
همانطور که ChatGPT تکامل می یابد، همچنان ما را با قابلیت های خود شگفت زده خواهد کرد. و همچنان کانون بررسی های شدید خواهد بود و سوالات گسترده ای را در مورد چگونگی تاثیر آن بر جامعه و تجارت ایجاد می کند. لیو میگوید: «ChatGPT به ما نشان میدهد که هوش مصنوعی چه کاری میتواند انجام دهد و به ما الهام میدهد تا ایدههایی را که هرگز فکر نمیکردیم ممکن باشد، در نظر بگیریم.
برای کسب اطلاعات بیشتر در مورد راه حل های سازمانی پلت فرم UC Deltapath اینجا را کلیک کنید.